ای مهربانِ از همه نزدیکتر به من
من سر به تو سپردم و تو دردسر به من
حس می کنم که دوست ترم داری از خودت
وقتی رسیده جام بلا بیشتر به من
گرچه جهان من قفسی تنگ و کوچک است
بخشیده ای هوای پُر از بال و پر به من
خشنودم از هر آنچه که از دوست میرسد
حتی اگر به گوشه چشمی نظر به من
اجر دعای نیمه شب من، خیال توست
این غم رسیده از برکات سحر به من
باران به قدر کاسه ی هرکس مقدر است
دریا به خلق میرسد و چشم تر به من
| فاطمه فرجی |