در حضور دیگران می گویم
تو محبوب ِمن نیستی
و در ژرفای وجودم می دانم چه دروغ بزرگی گفته ام ...
می گویم بین ما چیزی نبوده
تنها برای اینکه از دردسر به دور باشیم ...
شایعات آن عشق شیرین را تکذیب می کنم
و تاریخ زیبای خود را ویران می کنم ...
احمقانه ، اعلام بی گناهی می کنم
نیازم را می کشم ، بدل به کاهنی می شوم
عطر خود را می کشم و
از بهشت چشمان تو می گریزم
نقش دلقکی را بازی می کنم ، عشق من
و در این بازی شکست می خورم و بازمی گردم
چرا که شب ، حتی اگر بخواهد
نمی تواند ستاره هایش را انکارکند
و دریا اگر بخواهد ،
کشتی هایش را ...
نزار قبانی