ساعت را نگاه می کنم می بینم هنوز سه بعد از ظهر است.. دو ساعت بعد نگاه می کنم می بینم سه و ده دقیقه بعد از ظهر است.. ده ساعت بعد نگاه می کنم می بینم سه و نیم بعد از ظهر است.. صد ساعت بعد نگاه می کنم می بینم سه و پنجاه دقیقه بعد از ظهر است.. سیصد ساعت بعد دیگر به ساعت نگاه نمی کنم چون تو راس ساعت چهار آمده ای و حالا یک دقیقه ی بعد که نگاه می کنم دو ساعت گذشته است و تو آماده ی رفتنی....