حرمت نگه دارد
دلم ..
گلم ..
کین اشگ خونبهای عمر رفته من است
میراث من ..
نه به قید قرعه
نه به حکم عرف
یکجا سند زده ام همه را
به حرمت چشمانت به
نام تو ...
حسین پناهی
.........................................
دلتنگی مثل
یه چاقوی کند میمونه
نمیبره ولی بشدت درد داره ...
قرارمون باشه یه عصر بارون خورده ی پاییزی ، یه پیاده روی خلوت ..
که دستمو بگیری و تا بیام بگم خسته شدم بگی یه کم دیگه م قدم بزنیم
که طبق معمول پاییز که آدم سر در نمیاره چی بپوشه
لباس گرم نپوشم و یهو باد شه یخ کنم و بگی بدوییم گرمت شه تا برسیم
به اولین کافه و بریم بشینیم و یه قهوه با طعم " نگاه " و "لبخند" بخوریم
قرارمون باشه .. پاییزاونجا که هوهوی باد صدامونو تو خودش گم کنه و جوری همو بغل کنیم
که باد نتونه از بینمون رد شه و من جوری که نفسام بخوره به گردنت ، زیر گوشت بگم
دیدی ما رسم پاییز و عوض کردیم ؟؟ دیدی پاییز فصل اومدنه نه رفتن ؟
آخه منی که به این دنیام تو پاییز اومدم از دنیای کی تو پاییز دل بکنم برم ؟
پاییز فصل اومدنه نه رفتن ..
اینو از هوای عاشقانه هر عصرش و عکسای نارنجی دو نفره شم میفهمن همه و خودشونو میزنن به او راه ..
پس قرارمون شد پاییز .... باشه ؟؟؟
مانگ میرزایی
.......................................................
شاهکار است
سمقونی پاییز ...
شرشر باران ...
خش خش برگها ...
وصدای
فریاد سکوت
اصلا آدم سرش درد میکند
برای عاشق شدن ...
مریم رضایی خادم
..........................................................
همه ما ..
فقط دو نوع شب در زندگی داریم
شبی که میخواهیم زودتر صبح شود
و شبی که
هیچگاه دوست نداریم به صبح برسد
...
و مرز بین اینها
تنها یک اوست
که بستگی دارد
مانده باشد یا ..
رفته باشد ..
الهه گشتی
هر کس دنیا را از زوایه دید خود قضاوت میکند
گاهی بهتر است
جای خود را برای بهتر دیدن عوض کنید
هیچوقت در زندگیتان به خاطر احساس ترس عقب نشینی نکنید
همه ما بارها این جمله را شنیده ایم
که بدترین اتفاقی که ممکن است بیفتد چیست ؟ مثلا اینکه بمیرید ؟
اما مرگ بدترین اتفاقی که ممکن است برایتان رخ بدهد مرگ نیست
بدترین اتفاق در زندگی این است که اجازه دهید در عین زنده بودن
از درون بمیرید ..
.......................................
جان ماکسول میگوید :
به خاطر بسپار...
زندگی بدون چالش ، مزرعه بدون حاصل است
تنها موجودی که با نشستن به موفقیت میرسد " مرغ " است
زندگی ما با "تولد " شروع نمیشود
با " تحول " آغاز میشود
لازم نیست بزرگ باشی تا شروع کنی
شروع کن تا بزرگ شوی
باد با چراغ خاموش کاری ندارد
اگر در سختی هستی بدان که
روشنی .....
.................................
همه ما را از
" چوب خدا " ترسانده اند
ولی
یکی
به "بوسه خدا "
امیدوارمان نکرده است
درحالیکه خداوند
کلامش را همیشه با
رحمان ورحیم آغاز میکند
بارش "بوسه های بی منت "
خداوند را برایتان آرزو میکنم
..................................................