دارم به آخرین پیامتان فکر میکنم
پیام های سوخته نا تمام ...
که مثل این سفر ..
هیچوقت به مقصد نرسید
به اینکه نگرانم نبا...
به اینکه " از دور می بو....
به اینکه " تو هم مراقب خو ....
دارم به انگشتهای کسی فکر میکنم
که برایت نوشته بود
" رسیدی زنگ بزن عزیزم "
به باقیمانده ی شیشه عطرت روی میز
به پیراهن تازه ات ..
به اینکه مرا ببخش " مادر"
اگر اینبار به جای سوغاتی
خاکسترم را برایت هدیه میاورند ...
داود سوران
..................................................
پ .ن : تسلیت شده واژه تلخ تکراری این روزهای ما .. مسافران یاسوج که به مقصد نرسیدند .. روحشان شاد ..
گاه آدم .. خود آدم ... عشق است
بودنش عشق است
دست و قلبش عشق است
در تو عشق میجوشد
بی آنکه بدانی از کجا در تو پیدا شده
روییده ...
نتوانی
که بدانی ...
...................................................
هیچ زنی
دلش نمیاید
که دیگر برنگردد
منتظر است
سراغش را بگیرید ...
فرزانه صد هزاری
....................................................
زن ها موجوداتی بی نظیر هستند... آنها قادرند هر مصیبتی را تاب بیاورند،
چونکه اینقدر عقل توی کله شان هست که بدانند تنها کاری که باید در قبال اندوه و دشواری های زندگی
انجام داد اینست که دل به دریا بزنی و از میانه آن بگذری و از آن طرف سر به سلامت بیرون ببری.
به نظرم دلیل اینکه زن ها قادرند این طور عمل کنند اینست که آنها نه تنها برای درد جسمانی شأن و
اعتباری قایل نیستند بلکه اصلاً آن را محل اعتنا هم به حساب نمی آورند، زن ها از اینکه از پا در بیایند اصلاً
خجالت نمی کشند...!
حسود گمان میکند که با اشکها و فریادهایش گواهی از عظمت عشقش عرضه میکند.
او تنها بیانگر ترجیح بدوی خویش بر دیگریست. ..
در حسادت سه نفر وجود ندارند، حتی دو نفر هم نیستند،
ناگهان فقط یکی هست در معرض همهمهی جنون: دوستت دارم پس تو باید همه چیز به من بدهی.
دوستت دارم پس به تو وابستهام، پس تو توسط این وابستگی ملزم هستی،
تو به وابستگی من وابستهای و باید از هر نظر مرا سرشار کنی و چون از هر منظر مرا سرشار نمیکنی
پس از هیچ نظر مرا راضی نمیکنی، و من به خاطر همه چیز و هیچ چیز از تو دلخورم، چون به تو وابستهام
و چون میخواهم دیگر وابسته نباشم، و چون میخواهم تو به این وابستگی پاسخ دهی...!
بی خیال سرنوشت شدن یه جور شجاعته!
گفتن اینکه ما سرنوشت ِخودمونو می سازیم یه جور دیوونه گیه!
ولی اگه سرنوشت و قبول نداشته باشی زندگی تبدیل می شه به یک عالمه فرصت که از دست دادیشون!
اون وقت تو حسرت چیز هایی که نداشتی و می تونستی داشته باشی زمان ِحال و ضایع می کنی...!