سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانش، حرز (نگهدارنده) است . [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :170
بازدید دیروز :220
کل بازدید :801270
تعداد کل یاداشته ها : 6096
103/2/29
10:29 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
لیلی یاسمنی[59]

خبر مایه
بایگانی وبلاگ
 
مرداد 90[5] تیر 90[3] مهر 90[1] اردیبهشت 91[9] فروردین 91[1] خرداد 91[4] آبان 91[3] آذر 91[4] دی 91[2] خرداد 92[1] شهریور 92[4] تیر 92[3] مهر 92[7] اسفند 92[3] شهریور 93[3] آبان 93[1] مهر 93[1] بهمن 93[1] اسفند 93[3] اردیبهشت 94[362] فروردین 94[61] خرداد 94[203] تیر 94[22] مرداد 94[122] مهر 94[8] شهریور 94[50] دی 94[41] اردیبهشت 95[32] اسفند 94[34] بهمن 94[1] فروردین 95[80] خرداد 95[297] تیر 95[580] مرداد 95[232] شهریور 95[135] مهر 95[61] آبان 95[44] آذر 95[18] دی 95[107] بهمن 95[149] اسفند 95[76] فروردین 96[64] اردیبهشت 96[41] خرداد 96[13] تیر 96[191] مرداد 96[306] شهریور 96[422] مهر 96[215] آبان 96[49] آذر 96[69] دی 96[26] بهمن 96[138] اسفند 96[149] فروردین 97[84] اردیبهشت 97[141] خرداد 97[133] تیر 97[123] مرداد 97[80] شهریور 97[85] مهر 97[27] آبان 97[101] آذر 97[70] دی 97[27] اسفند 97[11] بهمن 97[58] فروردین 98[9] خرداد 98[3] آبان 98[16] تیر 99[9] مرداد 99[4] مهر 99[29] آبان 99[16] آذر 99[25] دی 99[40] بهمن 99[50] اسفند 99[18] فروردین 0[9] اردیبهشت 0[13] آبان 90[4] خرداد 0[7] تیر 0[29] مرداد 0[35] شهریور 0[11] مهر 0[18] آبان 0[24] آذر 0[41] دی 0[29] بهمن 0[18] اسفند 0[12] فروردین 1[11] اردیبهشت 1[4] خرداد 1[13] تیر 1[11] مرداد 1[4] شهریور 1[4] مهر 1[3] آبان 1[4] آذر 1[18] دی 1[10] بهمن 1[10] اسفند 1[1] فروردین 2[10] اردیبهشت 2[13] خرداد 2[2] تیر 2[4] مرداد 2[5] شهریور 2[25] مهر 2[9] آبان 2[54] آذر 2[17]
لوگوی دوستان
 

تو مال منی! 

خودم کشفت کرده‌ام 

تو با من می‌خندی

با من گریه می‌کنی

دردِ دلت را به من می‌گویی

دیوانه!

دلت برای من تنگ می شود

ضربانِ قلبت با من بالا می‌رود

با سکوتم، با صدایم، با حضورم، با غیبتم

تو مال منی!

این بلاها را خودم سرت آورده‌ام

به من می‌گویی دوستت دارم 

و دوست داری آن را از زبان من فقط من بشنوی 

برای که می‌توانی مثل بچّه‌ها ناز کنی؟

نازت را بخرد و به تو دست نزند؟

چه کسی با یک کلمه، با یک نگاه دلت را می‌ریزد؟

بعد خودش آن را جمع می‌کند و سرجایش می‌گذارد؟

چه کسی احساست را تر و خشک می‌کند؟

اشکت را درمی‌آورد بعد پاک می‌کند؟

چه کسی پیش از آن که حرفت را شروع کنی تا ته آن را نفس می‌کشد؟

دیوانه!

من زحمتت را کشیده‌ام

تا بفهمی هنوز می‌توانی 

شیطنت کنی، انتظار بِکشی، تپش قلب بگیری، عاشق شوی

تو حق نداری خودت را از من و من را از خودت بگیری

تو حق نداری خودت را از خودت بگیری

من شکایت می‌کنم از طرف هر دویمان

از تو

به تو

چه کسی قلب مرا آب و جارو می‌کند

دانه می‌پاشد

تا کلمات مثل کبوتر از سر و کول من بالا بروند؟

چه کسی همان بلاهایی را که من سر تو آوردم سر من آورده؟ 

من مال توام 

دیوانه!

زحمتم را کشیده‌ای

کشفم کرده‌ای

نترس 

چند سؤال می‌پرسم و می‌روم

یک: چند سال پیرت کرده‌اند؟ 

دو: چند سال جوانت کرده‌ام؟ 

سه: از دلت بپرس مال کیست؟ 

چهار: اگر جای خدا بودی، با ما چه می‌کردی؟

پنج: کجا برویم؟ 

دستت را به من بده!

 

| افشین یداللهی |

............................................................


  
  

می گفت : همه چی رو نگو...

هر چی بگی ،بیرون میاد میره تو هوا تا یه روزی یه جا سبز شه!

چیزی که نمی دونی رو نگو ..

چیزی که نمی خوای بشه رو نگو ..

چیزی که خوش نیست رو نگو ..

چیزی که می‌شه بدبختی کسی رو نگو ..

حرف های خوب بزن، بذار بیان بیرون یه جا بشینن سبز  بشن.

خوشبخت شیم!

نگو...

اونهایی رو بگو که رو هوا تو عکس‌ها میوفتن،

حرف‌های خوب که با چشم معلوم نمیشن ولی تو عکس‌ها شبیه دونه‌های آفتاب‌ان که از لای لب‌های یکی سُر خورده...

راه میرم اسم تو رو می‌گم، هر چی به تو وصل باشه تهش خوشبختیه...


| صابر ابر |



  
  

می دانم کسی که تا این سن خودش را نکشته بعد از این هم نخواهد کشت...

به همین قناعت خواهد کرد که، برای بقا، به طور روزمره نابود کند خود را:

با افراط در سیگار؛

با بی نظمی در خواب و خوراک؛

با هر چیز که بکشد اما در درازای ایام؛

در مرگ بی صدا...


/ رضا قاسمی |

.........................................................................


  
  

پر لایک ترین توییت 3 دسامبر (روز جهانی معلولین) مربوط به ایزابلا کاردیناله دختر 26 ساله ی ایتالیایی ساکن شهر فلورانس بود.

ایزابلا یک معلول جسمی حرکتی ست. او در ژانویه ی 2006 بعد از یک تصادف شدید برای همیشه مجبور به استفاده از ویلچر شد.

توییت او اسکرین شاتی از کامنت یک پست در اینستاگرام بود. پستی که در آن از کاربران خواسته شده بود تا در کامنتها در مورد آسیب های روحی ناشی از معلولیت حرف بزنند.

اسکرین شات ایزابلا از شخصی بود که در کامنتها پیامی با این مضمون گذاشته بود:

«همشونو باید جمع کنن و بریزنشون تو دریا».

او زیر این اسکرین شات نوشت:

«کسی توی فلورانس مربی شنا میشناسه؟ من نمیخوام به همین سادگی تسلیم بشم».

توییت خانوم کاردیناله در کمتر از یک ساعت بیش از ده هزار بار بازنشر شد. صبح روز بعد ایزابلا کاردیناله مثل همیشه از خواب بیدار شد، برای رفتن به دانشگاه از خانه بیرون رفت، و از چیزی که روی دیوار خانه اش میدید شگفت زده شد. روی دیوار خانه با رنگ قرمز نوشته شده بود:

in quale mare ti abbandonano, che posso venire a salvarti, poi chiederti:vuoi sposarmi?

«تو رو تو کدوم دریا میندازنت که بیام نجاتت بدم و ازت بپرسم: با من ازدواج میکنی؟»


| محمدرضا جعفری |




  
  

نام مرا بنویسید

پای تمام بیانیه هایی که

لبخند و بوسه را آزاد می خواهند

پای بیانیه هایی که نمی خواهند

درختی قطع شود

پرنده ای بهراسد

چهارپایه ای بلغزد زیر پای کسی،

پای بیانیه هایی که

می ترسند کودکی گریه کند...


| ناهید عرجونی |




  
  
<   <<   11   12   13   14   15   >>   >
پیامهای عمومی ارسال شده
+ کجای مسیر باد ایستاده ای عزیز که بوی مهربانیت می آید.
+ در این هنگامه شب, با خود میاندیشم . در آن گوشه غمین شهر عزیز دلخسته ام, در آغوش کدامین راهزن غریبه اسراف میشوی در حالیکه من در این گوشه غمگین تر شهر , به ذره ذره ات محتاجم ...