قول بده که خواهی آمد
اما هرگز نیا!
اگر بیایی همه چیز خراب میشود
دیگر نمیتوانم
اینگونه با اشتیاق
به دریا و جاده خیره شوم
من خو کرده ام به این انتظار
به این پرسه زدن ها
در اسکله و ایستگاه
اگر بیایی
من چشم به راه چه کسی بمانم؟
| رسول یونان |
هیچکس از دوریَت نمیمیرد...
فوقش این است که شبها دیرتر به خواب میرود. مثل همه آدمهای زنده کارش را میکند، بیرون میرود، میخندد. اتفاقا همان عصر جمعه دلگیری را که برای خودت زهرمارش کردی او احتمالا در جمعهای دوستانه کباب میزند و بعدش یک چای دبش نوش جان میکند!
هیچکس از دوریت نمیمیرد. آدمها فراموشکارند خودت را درگیرشان نکن. زودتر از آنچه فکرش را کنی از یاد خواهی رفت. آنها فقط ادای دلتنگها را درمیآورند. به جای آنکه خانهای از جنس غم و افسردگی و دلتنگی بسازی که هیچ درِ خروجی ندارد، به جای ترس و کینه و خشم و وحشت، بلند شو و برای خودت چای صداقت دم کن. کتاب شعر بخوان و به زندگیت ادامه بده. باور کن هیچکس دلش به حالت نمی سوزد. نهایتش بگویند: او همیشه افسرده و پریشان حال است!
خودت را پَس نزن، لج نکن، حبس نکن! در این خرابات کسی تو را نمیبیند. خوشبختانه یا متاسفانه انسانها زود فراموش میکنند نبودن را. راست میگفت که: "ساکنان دریا پس از مدتی صدای امواج را نمیشوند قصه تلخیست عادت!"
خودت را دریاب زندگی جریان دارد و این ذکر را هر روز تکرار کن: «هیچکس از دوریَت نمیمیرد، فوقش اینست که شبها دیرتر به خواب میرود»
| غزاله اسلامی |
به لب هایش دست می کشد
و فکر می کند
به لبی که هرگز نبوسیده است
به لب هایش دست می کشد
و فکر می کند
به دوستت دارم هایی که نگفته است
به لب هایش دست می کشد
و فکر می کند
تنهایی چقدر می تواند بوی سیگار بدهد؟
| نیما معماریان |
من می توانم
به اندازه ی تمام زن ها مرد باشم
به اندازه ی تمام فشنگ ها خون سرد...
اما هر بار
که صورتت را
با شیشه پاک کن تمیز می کنم
به اندازه ی تمام سربازها
گریه های زنانه را بلدم...
| سید مریم حسینی |
یش از این بیشتر دوستم داشتی
حرف میزدی
لبهایت با خندیدن مهربان بود
و آغوشت میتوانست باغهای خشکیده را سبز کند...
حالا اما از روزهای گذشته کمرنگ تری
حرف نمیزنی
دستت از دستم عبور میکند
در واقعیت ترکم میکنی
در خواب ترکم میکنی
در رویا ترکم میکنی
تو را ندارم...
غمگین ترین جای قصه همینجاست
رویایی که به واقعیت نرسد کم کم محو میشود
هوا سرد است...پنجره را ببند
بگو وقتی به تو فکر میکنم کسی صدایم نزند
اینجا تنها جاییست که تو را دارم
| اهورا فروزان |