باور کن آسان نیست زنی را فهمیدن که دوست داشتن را هر روز برای خودش دیکته می کند
تا مبادا از یاد ببرد که دوست داشتن رسم خودش را دارد؛
دیکته می کند تا یادش بماند هر بار که او را دید، دلش "باید" بلرزد،
دستانش نیز
که این "باید" برای خودش است
که مبادا یادش برود اگر جایی، کسی، غیر از او، خواست برایش حرف از دوست داشتن بزند،
دلش، دستش، لحن حرفهایش نشان بدهد که اینجا کسی در من دارد حکومت می کند.
آسان نیست فهمیدن زنی که کاری به کار مکان و زمان ندارد؛
همیشه خدا باید قربان صدقه برود،
شیطنت کند
و او را در هر شرایطی لبریز از دوست داشتنش کند.
می دانی؟
این زنها کم اند شاید،
اما اگر باشند،
عمر دوست داشتن هایشان طولانی ست.
جنس دوست داشتن هایشان حقیقی ست.
بگذار رازی را به تو بگویم:
آنها حتی اگر نباشی،
آنقدر ماهرانه با تو زندگی می کنند که گویی سالهاست کنارشان داری زیر یک سقف روزگار می گذرانی.
زنهایی هستند که فهمیدنشان آسان نیست،
اما بودنشان به تو می فهماند معنای زندگی را...
(عادل دانتیسم)
تو می آیی
و آنچنان مرا می فهمی که گویی بعد از خدا تو در من خدایی دیگری؛
که می بینی مرا،
می خوانی مرا،
می خواهی مرا.
تو می آیی،
خستگی هایم را می فهمی،
کلافگی هایم را،
بغضهایم را.
تو می آیی
و تا آمدنت من پشت دیوار تنهاییم بی سر و صدا روزگار می گذرانم.
تو می آیی،
می دانم.
(عادل دانتیسم)
گاهی امنیت همه اش خلاصه می شود به یک آغوش امن،
به یک بوسه از ته دل،
به یک دوستت دارم ناب،
به یک دلم برایت تنگ شده،
به یک چشمهایت چرا نم دارد،
به یک من اینجایم، دلم آنجاست که تو هستی.
امنیت ساده تر از آن چیزی ست که خیالش را می کنی،
یک لبخند است برای "او"ی زندگی ات
یک دستانم را محکم بگیر، ما هم را داریم.
امنیت تنها مختص مرد نیست،
بلکه زن هم امنیت است،
امنیت مهر
و امنیت عشق،
امنیت مراقبه از رابطه.
مرد و زن ندارد؛
به نقطه ما شدن که رسیدی،
آرامش باش برای شریک زندگی ات
و باور کن هیچوقت معجزه عشق جوانه نمی زند،
مگر امنیت خاطری باشیم برای "او"ی زندگی مان.
(عادل دانتیسم)