+ فرض کن بمیری، و به تناسخ معتقد باشی...
فکر می کنی چی بدنیا میای؟
_ پُل ها روح دارن؟
+ نمیدونم، شاید...
_ دلم میخواد همون پُلی بشم که روش منو بوسیدی!
دوست دارم لااقل برای یبارم شده بجای آدمای دیگه، خوشبختی خودمو تماشا کنم.
| حمید جدیدی |
قول بده که خواهی آمد
اما هرگز نیا!
اگر بیایی همه چیز خراب میشود
دیگر نمیتوانم
اینگونه با اشتیاق
به دریا و جاده خیره شوم
من خو کرده ام به این انتظار
به این پرسه زدن ها
در اسکله و ایستگاه
اگر بیایی
من چشم به راه چه کسی بمانم؟
| رسول یونان |
به لب هایش دست می کشد
و فکر می کند
به لبی که هرگز نبوسیده است
به لب هایش دست می کشد
و فکر می کند
به دوستت دارم هایی که نگفته است
به لب هایش دست می کشد
و فکر می کند
تنهایی چقدر می تواند بوی سیگار بدهد؟
| نیما معماریان |
هیچکس از دوریَت نمیمیرد، فوقش این است که شبها دیرتر به خواب میرود. مثل همه آدمهای زنده کارش را میکند، بیرون میرود، میخندد. اتفاقا همان عصر جمعه دلگیری را که برای خودت زهرمارش کردی او احتمالا در جمعهای دوستانه کباب میزند و بعدش یک چای دبش نوش جان میکند!
هیچکس از دوریت نمیمیرد. آدمها فراموشکارند خودت را درگیرشان نکن. زودتر از آنچه فکرش را کنی از یاد خواهی رفت. آنها فقط ادای دلتنگها را درمیآورند. به جای آنکه خانهای از جنس غم و افسردگی و دلتنگی بسازی که هیچ درِ خروجی ندارد، به جای ترس و کینه و خشم و وحشت، بلند شو و برای خودت چای صداقت دم کن. کتاب شعر بخوان و به زندگیت ادامه بده. باور کن هیچکس دلش به حالت نمی سوزد. نهایتش بگویند: او همیشه افسرده و پریشان حال است!
خودت را پَس نزن، لج نکن، حبس نکن! در این خرابات کسی تو را نمیبیند. خوشبختانه یا متاسفانه انسانها زود فراموش میکنند نبودن را. راست میگفت که: "ساکنان دریا پس از مدتی صدای امواج را نمیشوند قصه تلخیست عادت!"
خودت را دریاب زندگی جریان دارد و این ذکر را هر روز تکرار کن: «هیچکس از دوریَت نمیمیرد، فوقش اینست که شبها دیرتر به خواب میرود»
| غزاله اسلامی |
فاصله شاید دلتنگی بیاره، اما دل آدما رو به هم نزدیک تر میکنه!
من انقدری که به تو فکر میکنم، به آدمای اطرافم نگاه نمیکنم!
انقدری که از تو برای خودم خاطرههای خیالی میسازم، خاطرات دیگه رو به یاد نمیارم!
گاهی وقتا آدما، من رو با دست نشون میدن و فکر میکنن دیوونه شدم!
اونا نمیفهمن من دارم با تو بلندبلند درد و دل میکنم...
من فکر میکنم، وقتی کسی راه میره و با خودش حرف میزنه، داره واسه اونی که فراموشش نکرده، خاطره تعریف میکنه...
دقیقا واسه اونی که یه بار اومده و هیچ وقت تکرار نشده...
واقعیت اینه که سخت تر از ترک کردن یه نفر، فراموش کردنشه
لعنت به تو! که مثل هیچکس نیستی...
| پویا جمشیدی |