آدمهای دنیای هر کس دو دسته هستند. آدمهای داشته و نداشته...
آدمهای داشته همان کسانی هستند که کنارشان غذا میخوری، راه میروی و حتی میخندی...
آدمهای داشته یعنی همان آدمهای روزمره!
هر روز میبینیشان... چشم توی چشم میشوید... اما....
دسته دوم آدمهای نداشته هستند...
همانها که حسرت داشتنشان توی دلت مدام بالا و پایین می شود اما نباید که داشته باشیشان!
چون اگر به تو تعلق داشته باشند، میشوند آدم روزمره!
اصلا قشنگی این آدمها به نداشتنشان است.
باید از دور نگاهشان کنی...
بعد بودنشان را قاب بگیری و بچسبانی بهترین جای دلت!
واقعیت این است که ما بیشتر از آدمهای داشته، با آدمهای نداشتهمان زندگی میکنیم.
همینها هستند که به زندگیمان عمق میبخشند.
همینها هستند که امید را در دلمان زنده میکنند.
گریه و خندهمان را میفهمند و سکوتمان را ترجمه میکنند....
نداشتن این آدمها درد دارد اما قشنگی زندگی به همین نداشتن آدمهاست...
به این است که از دور نگاهشان کنی و لبخند بزنی و بگویی:
آدم نداشته! اگر بدانی چقدر دوستت دارم...!!
| فاطمه بهروزفخر |
گاهی برایم نامه بنویس
یا
اصلا اگر حوصلهات نمیگیرد که توی یک کاغذ بلند بالا، برایم کلمه بنویسی
پیامک بفرست...
بنویس:
خوبی عزیزم؟
عزیزم را یک جوری بنویس که دلم غنج برود
بنویس:
داستانت را تمام کردی؟ بالاخره مرد عاشق، محبوبش را بوسید؟
بنویس:
هوا چقدر گرم است...
اصلا به زمین و زمان بد و بیراه بگو...
اینکه ترافیک تهران مزخرف است
فلان رستوران پیتزایش مفت نمیارزد
هر چیزی که دوست داشتی بنویس
اما بنویس
نگذار دنیای بیرحم مجاز و استیکر بین ما فاصله بیندازد.
بنویس...
نوشتن که بهانهاش آنلاین بودن نیست...
نوشتن کلی بهانههای قشنگ میخواهد...
به خاطر همین بهانه های قشنگ
مرا بنویس عزیزم !
| فاطمه بهروزفخر |
یک خانم معلمی داشتیم که میگفت:
«آدمی اگر به کسی محبت نکند، راکد میماند»
جملهاش را دقیقا، همینطور تکرار میکرد.
«محبت نکند، ر.اک.د میماند...»
بزرگتر که شدیم از ترس راکد ماندن غرق شدیم توی محبت کردن به این و آن!
حالا اگر یک روزی، یک جایی خانم معلم آن روزهایمان را ببینم، محکم بغلش میکنم و میگویم:
خانم معلم جان! دمتان گرم که محبت کردن را یادمان دادید...
آدمی اگر محبت نکند، راکد میماند اما کاش حد و حدودش را هم برایمان میگفتید.
میگفتید که اگر محبت از اندازه بگذرد، میشود آفت... میشود بلای جان!
میگفتید هر چیزی، اندازه اش خوب است...
اصلا مگر کلی حدیث و آیه نداریم که آآآی ایها الناس توی هر چیزی جانب اعتدال را نگه دارید، حتی توی محبت کردن...
خانم معلم جان! یک چیزهایی اگر از حد بگذرد اسمش محبت نیست... اسمش لطف نیست... میشود حق مسلم... میشود وظیفه که آدم مقابلت یادش میرود، باید بگذارد به حساب لطفی که بی منت وارد دنیای کوچکش میشود!
خانم معلم از ما که گذشت اما به بچههای امروزتان خیلی چیزها یاد بدهید...
| فاطمه بهروزفخر |
خدا چقدر برای خلق کردن این آدمها وقت صرف کرده ؟
آدمهایی که وقتی حرف میزنند انگار با تمام وجود نوازشت میکنند.
میگویند سلام و سلامشان دست میکشد روی انگشتانت...
میگویند خوبی و خوبی گفتنشان، موهایت را نوازش میکند...
میگویند روزگار بر وفق مراد است، و روزگار مگر میشود با زمزمه آنها بر وفق مراد نباشد.
میگویند دلم... تا دلم بر زبانشان میآید، تمام قشنگترین حسهای دنیا جمع میشوند توی دلت...
بالا و پایین میشوند و روحت غنج میرود برای کلامشان!
بماند که اگر این آدمها بگویند «دوستت دارم» چه بر سرمان خواهد آمد؟
| فاطمه بهروزفخر |
زنها هیچ وقت نمیتوانند سناریوی خوبی را برای خداحافظی به اجرا درآورند!
زنها ناشیاند در خداحافظی...
بغض کار دستشان میدهد!
لرزش دستشان، لرزش صدایشان،
تمام بیتفاوتیشان را که پشت یک خنده مصنوعی پنهان کردهاند، لو میدهد...
موقع خداحافظی
موقع سفر
هوای بانو، هوای این زن نازک دل را که بلد نیست ادای خداحافظی را دربیاورد، داشته باشید.
موقع خداحافظی، لحظهای از مردانگیتان را با حرکت دستی که طرهای از موهایش را پشت گوشش میاندازید
با بوسهای کوچک
با « یک مواظب خودت باش » جا بگذارید!
زنها تاب و طاقت خداحافظی را ندارند،
مگر اینکه لحظهای از خودتان رو توی دلش، توی چشمانش جا بگذارید!
| فاطمه بهروزفخر |