از تو مینویسم
موهایم
تشنه ی لمس دست های تو
از من مینویسی
نم چشم هایت
بیتاب بوسه های من
و این خود، شعری ست
به وسعت دوست داشتن.
"نیلوفر ثانی"
به این سیاره تبعید شده ایم
کم کم
زمان را باور کردیم
ساعت ها
هر روز ما را به سر کار می برند
هر شب ما را می خوابانند
و هر سال ما را پیر می کنند
و ما
هنوز که هنوز است
در آسمان
سرگردان به دنبال ستاره ی خود می گردیم.
"محسن حسینخانى"
1)
شلیک کن
آخرین گلوله ی هفت تیرت را
وسط پیشانی ام
میان ابروانم
زخم بر پیشانی می خواهم
داغ بر دلم زیاد است!
2)
آن قدر مرا به سینه ات بفشار
که ضربان قلبم
بر پوست تنت نقش ببندد
تا آیندگان از سنگواره ی سینه ی تو
بدانند که
زنی تو را
بی وقفه عاشق بوده است!
"روشنک آرامش"
چه پیراهن قشنگی پشت ویترین بود که کس دیگری باید برای کس دیگری میپوشید. تو رفته بودی و دیگر قشنگی هیچ پیراهنی به درد تنم نمی خورد. "رویا شاه حسین زاده"
تو می روی و دل ز دست می رود
مرو که با تو هر چه هست می رود
"هوشنگ ابتهاج"