به تاریخ های روی سنگ قبر نگاه کنید
تاریخ تولد - تاریخ مرگ
آنها فقط با یک خط فاصله از هم جدا شده اند همین خط فاصله کوچک
نشان دهنده تمام مدتی است که روی کره زمین زندگی کرده ایم
ما فقط به اندازه یک خط فاصله کوچک زندگی میکنیم و ارزش این خط کوچک را تنها کسانی میدانند که
عشق ورزیده اند
آنچه در زمان مرگ مهم است پول وخانه و ثروتی که باقی میگذاریم نیست
بلکه چگونه گذراندن این خط فاصله است
بیایید به چرایی خلقتمان بیاندیشیم بیایید بیشتر یکدیگر را دوست بداریم ...
دیرتر عصبانی شویم
بیشتر قدردانی کنیم
کمتر کینه توزی کنیم
بیشتر احترام بگذاریم
بیشتر لبخند بزنیم
بیشتر عشق بورزیم
کمتر افسوس بخوریم
بیشتر عشق بورزیم
و به یاد داشته باشیم که این خط فاصله خیلی خیلی کوتاه است ...
زن اگر پرنده آفریده میشد حتما طاووس بود
اگر حیوان بود حتما آهو ...
اگر حشره بود حتما شاپرک بود .. ولی او انسان آفریده شد
تا خواهر و مادر وباشد و عشق
زن چنان بزرگ است که اشرف موجودات خداست
تا حدی که یک گل او را راضی میکند
و یک کلمه او را به کشتن میدهد
پس ای مرد مواظب باش
زن از سمت چپ
نزدیک به قلبت ساخته شده
تا او را در قلبت جای دهی
شگفت انگیز است
زن در کودکی درهای برکت را به روی پدر میگشاید
درجوانی دین شوهرش را کامل میکند
و هنگامی که مادر میشود
بهشت زیر پای اوست ...
او را پاس بدار ...
دکتر علی شریعتی
آدمهایی هستند که دلبری نمیکنند
حرفهای عاشقانه نمیزنند
چیز خاصی نمیگویند که ذوق کنی اما عاشقشان میشوی ...
ناخواسته دلت برایشان میرود
این آدمها فقط راست میگویند
راست میگویند با چاشنی قشنگ مهر ..
لبخند میزنند نه برای اینکه توجهت را جلب کنند
لبخند میزنند چون لبخند جزیی از وجودشان است
لبخندشان مصنوعی نیست اجباری نیست
در لبخندشان خدا را میبینی
اینها ساده اند ، حرف زدنشان ، راه رفتنشان .. نگاهشان ...
ادعا ندارند ، بی آلایشند ، پاک و مهربانند ...
چقدر دوست دارم این آدمهای گمنام و بی نشان اما خالص را ..
اینان آدم نیستند انسانهایی که تو را به یاد خدا میاندازند ....
مگر میشود برای تخریب روح و قلب و احساس ودنیای یک انسان تنهای یک کلمه بگوییم
ببخشید
مگر میشود عمری را هدر داد و خوشبختی را گرفت و باز هم گفت : جبران میکنم
مگر میشود غرور کسی را جلوی دیگران خرد کرد و با یک کلمه ببخشید غرور له شده اش را پیوند بزنی ؟؟؟
مگر میشود در مورد کسی زود قضاوت کرد اما وقتی متوجه اشتباه خود میشویی بگویی :ببخشید ..
باگفتن ببخشید : چه را میشود جبران کرد ؟؟؟
چه چیزی را میشود بخشید ؟؟
گاهی چیزی برای جبران نیست ...
کاری که بتواند اندگی مرهم درد باشد نیست
گذشت هم جایی ندارد ..
وقتی آگاهانه میدانیم دست به کشتار هویت و شخصیت کسی میزنیم
انتظار بخشش نابجاست ...
شخصیت کسی را که با گفتن توهین به آشوب کشیدی با گفتن ببخشید آرام نمیشود ..
آدمها را بفهمید دل .. آلزایمر نمیگیرد ... هیچ وقت ...
ولی آدمهایی هم هستند که انقدر بزرگوارند که میبخشند ولی دل فراموش نمیکند ...
خداوندا ....
برگ در هنگام زوال میافتد و میوه به هنگام کمال ...
اگر قرار بر زمین است میوه ام گردان و بعد ببر ...
بارالها زمین تنگ است و آسمان دلتنگ ..
بر من خرده نگیر اگر نالانم ...
من هنوز رسم عاشقی را نمیدانم
خداوندا کمک کن پیمانی را که در طوفان با تو بستم در آرامش فراموش نکنم و در طوفان های زندگی با خدا باشم نه ناخدا ...
بارالها ...
به دل نگیر اگر گاهی ربانم از شکرت باز میایستد ، تقصیری ندارد
قاصر است کم میاورد در برابر بزرگی ات ...
لکنت میگیرد واژه هایم در برابرت ..
دردلم اما همیشه ذکر خیرت جاریست ... من برای بندگی تو هزار و یک دلیل میخواهم
ممنونم که بی چو ن و چرا برایم خدایی میکنی ...
امکان ندارد که کسی چراغی برای دیگران روشن کند وخودش در تاریکی بماند ...
خدایا .. پنجره ای برای تماشا و حنجره ای برای صدا زدن لازم ندارم ...
امیدم به توست . پس بی آنکه نامم را بپرسی و دفترهای دیروزم را ورق بزنی رحمتت را برای عزیزانم همه جاری کن ..
آمین ...