این که دور باشی

یا نباشی

یا حتی زبانم لال .. دوستم نداشته باشی

این ها همه کاری میکنند که

با غصه بخواهمت ..

با بغض صدایت بزنم ..

با درد دوستت داشته باشم ..

این ها فقط کامم را تلخ میکنند ..

و گرنه تو که میدانی ..

" دوست داشتنت پای ثابت زندگی من است " ...

......................................

هر چه دادم به او حلالش باد

غیر از آن دل که مفت بخشیدم

دل من کودکی سبکسر بود

خود ندانم چگونه رامش کرد

او که میگفت دوستت دارم

پس چرا زهر غم به جامش کرد ...

فروغ فرخزاد

...........................................

اینروزها

به شدت به آغوش معشوقه هیتلر فکر میکنم

که در رام کردن آن همه کینه چه آغوشی بوده ............

و به اندازه یک جنگ جهانی دلم میخواهدش ...

سید علی صالحی

..................................

بعضی ها عجیب خوبند

یادشان که میافتی روحت جانی دوباره میگیرد

یادشان که می افتی بی اراده لبخند به لبانت می نشنید

بعضی ها را کم می بینی و حتی اگر نبینی باز با تو  هستند

بعضی ها عجیب میایند و عجیب تر آنکه دیگر نمیروند حتی وقتی که از کنارت رفته اند

میمانند

لبخندشان ..

تصویرشان ..

صدایشان ..

حرفهایشان ..

همه را پیشت امانت میگذارند

و تو میمانی و یاد و آرزوی دیدار دوباره آنها

بعضی ها عجیب خوبند ...

پ .ن : مخاطب خاص نداره لطفا به خودت نگیر

..................................................

بوی خوش زن در خانه که باشد

مرد ریشه میدهد

تنومند میشود

بار میدهد ...

زن را باید

مثل دسته ای آلاله

بغل زد ...

باید مثل رزهای مخمل

بوئید و بوسید ...

باید مثل محبوبه شب نوازش کرد

باید به زن رسید ..

تا عطرش در خانه بپیچد

زن را باید دید

باید فهمید ...

باید نفس کشید ...

.........................................

به یاد داشته باش

کاری نکن که آدمهای ارزان برایت گران تمام بشوند

پ .ن : واقعا گاهی آدمهای ارزون خیلی خیلی گرون  تموم  میشن واسه  آدم

و زندگی آدمو تخریب میکنن .. وافسوس که خیلی دیر متوجه میشیم خیلی دیر ..

.......................................

میان دوست داشتن و  و دوست نداشتن کسی

فقط یک  " ن " فاصله هست ..

"ن " نفهمیدن احساس ...

این ویرانگرترین نفهمیدن دنیاست ..

چه فراوانند نفهمیدن هایی که دلهای پاک را به آسانی

تبدیل به زمینی بایر میکنند که دیگر هیچ عشقی در آن

رشد نخواهد کرد ...

مهدی تنهایی

............................................

نکبت و خستگی و بیزاری سرتا پایم را گرفته

دیگر بیش از این ممکن نیست

به همین مناسبت نه حوصله شکایت و چس ناله دارم

 ونه میتوانم خودم را گول بزنم و نه غیرت خودکشی دارم

فقط یک جور محکومیت قی آلودی است

که در محیط گند بی شرم مادر ... باید طی کنم

همه چیز بن بست است وراه گریزی هم نیست

.....

صادق هدایت

............................................

یادت باشد

به خوابهایم یک شب بخیر

بدهکاری

به لبهایم یک بوسه

به شانه هایم یک آغوش

سرجمع حسابمان میشود : بودنت

پریسا زابلی پور

.................................................

مثل مادری که قهرم میکند با من

با تو قهرم

می بینمت

اخم میکنم

رد که شدی

برای سلامتیت صدقه میدهم

می بینمت

 و با تمام مهارتم در بازیگری

بی تفاوت میشوم  ...

اما از پشت سر  در دلم

قربان صدقه ات میروم

و به خدا میسپارمت ...

مثل مادرم که قهر میکند ...

...............................................

همیشه که نباید به اتفاقات افتاده فکر کرد

گاهی هم  به اتفاقات نیفتاده بیندیش

به پاهایت که هنوز با تواند

به چشمانت که هنوز می بینند

به خانه ات که هنوز سیل نبرده

به مادرت که هنوز نفس میکشد

که فرزندانت که سالم در کنارتند

به همسرت که یار و یاور توست

گفتم پس عشق چی ؟

گفت : راستشو بخوای عشق تنها چیزیه که نمیدونم اتقاق افتادنش بهتره

یا اتفاق نیفتادنش ..

بابک زمانی

............................................