کسی که سنگدل شاید یه روزی مهربون بوده
شکستن اعتمادشو وقتی خیلی جوون بوده

هر اندازه می جنگه بازم فکر میکنه بس نیست
مثل تبعید تنهاییش که منتظر هیچ کس نیست

شاید پل های برگشتو خودش عمدا خراب کرده
هزار بار با سفید باخته سیاه و انتخاب کرده

شاید به هرکی دلبسته ازش بدجوری رنجیده
کسی که سنگدله شاید گذشتش رو نبخشیده

اگه بیرحمه تو حرفاش اگه مه گیرو مرموزه
تو چشماش یه شب تو شب یه جنگل داره میسوزه

بازم فرارش از اینه که معلوم نشه غمگینه
اونقدر بهش دروغ گفتن به عاشقانه بدبینه

شاید پل های برگشتو خودش عمدا خراب کرده
هزار بار با سفید باخته سیاه و انتخاب کرده

شاید به هرکی دلبسته ازش بدجوری رنجیده
کسی که سنگدل شاید گذشتش رو نبخشیده

متن تیتراژ آهنگ عاشقانه

آدمها یا مبارزه میکنند،

یا عطای همه چیز رو به لقایش میبخشند و میروند،

 یا کم کم دق میکنند،

 یا نانشان را در خونشان میزنند و میخورند….

 یک عده قابل توجهی هم سر دودکش می ایستند

ببینند باد از کدام طرف میوزد که سوارش شوند!

لادن طباطبایی

..............................................

زنی با صورت کبود رفت سراغ دکتر و گفت :

شوهرم میاد خونه تا رسید منو زیر مشت و لگد میگیره ...

دکتر گفت : هر وقت شوهرت اومد خونه یک فنجن چای سبر بردار و شروع کن به قرقره کردن و این کارو  ده دقیقه ادامه بده

دو هفته بعد زن با ظاهری سالم و سرزنده و خندان پیش دکتر برگشت و گفت ..

دکتر قرقره چای سبر فوق العاده بود هز بار شوهرم اومد خونه من شروع کردم به قرقره کردن چای سبرو شوهرم دیگه به من کاری نداشت

و الان روابطمون خیلی بهتر شده اون حتی کمتر عصبانی میشه و منو خیلی دوست داره

دکتر گفت : میبینی ؟؟وقتی جلوی زبونت رو بگیری خیلی چیزا حل میشه ...

.........................................................

یک مرد امریکایی در اطراف رستورانی در لندن قدم میزد

به محض اینکه وارد شد توجهش به مرد آفریقایی جلب شد که در گوشه ای نشسته بود

سپس او به طرف پیشخوان رفت

کیف پولش رو برداشت و داد زد پیشخدمت من برای هر کسی که تو این رستوران غذا سفارش

میدم بجز اون مرد سیاه آفریقایی که اونجاس ..

بنابر این پیشخدمت پول را از مرد گرفت و شروع کرد به سرو کردن غذا برای همه افرادی که در رستوران بودند بجز مرد آفریقایی

اما مرد آفریقایی در ازای اینکه ناراحت شود به سادگی به مرد امریکایی نگاه کرد و فریاد زد :سپاسگذارم ... این واکنش مرد آمریکایی

را خشمگین کرد ..

سپس یکبار دیگر مرد آمریکایی کیف پولش را بیرون آورد و فریاد زاد پیشخدمت الان من چند نوشیدنی و غذای اضافه برای هر کسی

که تو این کافه هست سفارش میدم بجز او ن آفریقایی که اون گوشه نشسته ...

بنابر این پیشخدمت پول را از مرد گرفت و شروع کرد به سرو کردن غذا و شراب برای هر کسی که در کافه بود بجز ان آفریقایی

وقتی که خدمتکار سرو کردن غذا و نوشیدنی ها را تمام کرد یکبار دیگر مرد آفریقایی در ازای اینکه عصبانی شود به راحتی به مرد آمریکایی لبخندی زد و فریاد زاد متشکرم

این کار مرد آمریکایی رو خشمگین کرد بنابر این او به طرف پیشخوان خم شد و به پیشخدمت گفت : این مرد سیاهپوست آفریقایی مشکلی دارده من برای هر کسی که توی این کافه است غذا و نوشیدنی رایگان سفارش دادم بجز اون ..

اما بجای اینکه عصبانی بشه فقط او نجا نشسته و به من لبخند میزنه و داد میزنه مچکرم ؟؟ اون دیوونه است ؟؟؟

پیشخدمت به مرد آمریکایی لبخند زد و گفت : نه او دوویونه نیست .. اون صاحب این رستورانه ؟؟؟

زنی به مشاور خانواده گفت

من و همسرم زندگی کم نظیری داریم همه حسرت زندگی ما را میخورند سراسر محبت شادی توجه گذشت و هماهنگی

اما سوالی از شوهرم پرسیدم که جواب او مرا سخت نگران کرده است پرسیدم اگر من ومادرت در دریا همزمان درحال غرق شدن باشیم

چه کسی را اول نجات خواهی داد ؟؟؟

و او بیدرنگ گفت معلوم است مادرم را  ....  او مرا زاییده و بزرگ کرده و زحمتهای زیادی برایم کشیده ..

از آن روز به تا حالا خیلی عصبی و ناراحتم به من بگویید

چکار کنم ؟؟

مشاور  جواب داد : شنا یاد بگیر..همیشه در زندگی روی پاهای خودت بایست حتی با داشتن همسر خوب

خودتان را سفت بچسبید قدر خودتان را بدانید :

ارزان نفروشید خودتان را ..به لبخندی ، به حرفی ، به نقلی ، به هدیه ای ،  اندک  توجهی . بگذارید تلاش کند

بگذارید برای بدست آوردنتان هزار راه را امتحان کند

بگذارید قدرتان را بداند آدمها چیزهای مفت بدست آمده را مفت از دست میدهند .. گران باشید ...