کارلو آنچلوتی» سرمربی تیم فوتبال رئال مادرید پس از پیروزی 2-0 تیمش در مقابل الچه، در نشست خبری گفت:
خبرنگاران محترم ممنونم که اینجا جمع شده اید، می دانم سوالات زیادی دارید و دوست دارید زودتر خبر را بنویسید و سالن را ترک کنید، اما امروز 5 کودک مبتلا به سرطان در کنار تیم فوتبال الچه وارد استادیوم شدند و دوست داشتند که الچه پیروز شود، من به شدت ناراحتم که الچه پیروز نشده و این چند کودک اکنون نباید چندان خوشحال باشند. خواهش می کنم بعد از این نشست خبری با هم به عیادت آن ها برویم، من و چند بازیکن رئال مادرید هم برای این مهم اعلام آمادگی کرده ایم، این کودکان امشب باید شاد باشند،ه اگر این اتفاق رخ ندهد، این یعنی یک فاجعه ، متوجه هستید که!، یک فاجعه...
این سخنان به قدری قابل تامل بود که روزنامه های اسپانیا ، از این نشست به عنوان کلاس اخلاق یاد کردند و نوشته اند:
«چنین مربی با چنین تفکری ، همیشه پیروز است.»
آدم یکبار که بیشتر عمر نمی کند. یکبار هم بیشتر نمی میرد. خوب پس مرگ یکبار شیون هم یکبار!
جای آنکه بی حرف و بی صدا مثل خر زیر بار بترکیم،
بگذار در حالی که داریم برای حق زندگیمان می جنگیم بمیریم !
پا برهنه ها _-زاهاریا استانکو - ترجمه ی احمد شاملو
این یک کتابفروشی بیست و چهارساعته است. وسط خیابان دهکدهای دور افتاده،
نیم ساعتی اشتوتگارت، قفسههایی پر و پیمان از انواع کتابها قرار داده اند. خودتان چراغش را روشن میکنید،
داخل کتابها تا هر وقت که بخواهید میچرخید، کتابتان را که پیدا کردید، پولش را در ظرفی که آنجاست،
میگذارید و چراغ را دوباره خاموش میکنید و میروید.
الان فقط نیاز دارم بغلم کنی، حرکتی به قدمت خود بشریت که معنایش خیلی فراتر از تماس دو بدن است.
در آغوش گرفتن یعنی از حضور تو احساس تهدید نمی کنم، نمی ترسم این قدر نزدیک باشم،
می توانم آرام بگیرم، در خانه ی خودمم، احساس امنیت می کنم و کنار کسی هستم که درکم می کند.
می گویند هر بار کسی را گرم در آغوش می گیریم، یک روز به عمرمان اضافه می شود. پس لطفا مرا بغل کن.
الف_پائولو کوئلیو
پرهیز از نگاه کردن به کسی که شوق دیدن اش کلافه ات کرده،
تردید مبهم ات را به یقینی روشن تبدیل می کند:
عاشق شده ای.
چند روایت معتبر _ مصطفى مستور