مثل قالی نیمه تمام
به دارم کشیده ای
یا ببافم، یا بشکافم
اول و آخر که به پای تو می افتم...
علی رضا حاج بابایی
اشتباه میکنند بعضی ها که اشتباه نمیکنند! سید علی صالحی
باید راه افتاد
مثل رودها
که بعضی به دریا میرسند
بعضی هم به دریا نمیرسند.
رفتن
هیچ ربطی به رسیدن ندارد.
حادثه لرزند به خود قصر نشینان
ما خانه به دوشان غم سیلاب نداریم
صائب
فرو می ریزد
عاقبت
سقف خانه ای که
جای خالی ات
ستون های آن باشد.
2.
همین که به مرگ
می رسانی مرا
یعنی
زندگی ام
دست توست
کاظم خوشخو
دیوار مست و پنجره مست و اتاق مست!
این چندمین شب است که خوابم نبرده است
رؤیای «تو» مقابل «من» گیج و خط خطی
در جیغ جیـــــغ گردش خفّاش های پست ....
رؤیای «من» مقابل «تو» - تو که نیستی!-
[دکتر بلند شد... و مرا روی تخت بست]
دارم یواش یواش... که از هوش می رَ... رَ...
پیچیده توی جمجمه ام هی صدای دست ↓
هی دست، دست می کنی و من که مرده ام
مردی که نیست خسته شده از هرآنچه هست!
یا علم یا که عقل... و یا یک خدای خوب...
-«باید چه کار کرد تو را هیچ چی پرست؟!»
من از... کمک!... همیشه... کمک!... خسته تر... کمک!!
[مامان یواش آمد و پهلوی من نشست]
-«با احتیاط حمل شود که شکستنیـــــ...»
یکهو جیرینگ! بغض کسی در گلو شکست!
سید مهدی موسوی
پ .ن : تحقیر و توهین و دوریت منو نکشه این شغرا منو به کشتن میده ... قلبم درد میکنه شدید ...شدید .. شدید ...
ممنون سید مهدی موسوی عزیز از شغر فوق العاده و عالیتون ..