دردی اگر داری و همدردی نداری
با چاه آن را در میان بگذار با چاه ...
غم روی غم اندوختن دردیست جانکاه
گفتند این را پیش از این ، اما نگفتند
گر همرهان درچاهت افکندند و رفتند
آنگاه دردت را کجا فریاد کن ..
آه ...
فریدون مشیری
گاهی عقابها
روزهای زیادی گرسنه میخوبند
چون ..
نه مثل کرسها لاشخورندن
نه مثل روبها ها دزد
آنها عقابند ...
لاغر میشوند اما
اصالتشان را از دست نمیدهند ...
.......................................
کائنات شما را مجازات نمیکند
برکت هم نمی بخشد
کنترل هم نمیکند ..
فقط عملت به تو برگردانده میشود
کائنات به ارتعاشاتی که از جانب شما ارسال میشود پاسخ میدهد
شاد بیاندیشی ...
شادمانی نصیبت میشود
منفی بیاندیشی ..
آنچه نصیبت میشود منفی است
این جهان کوه است و فعل ما ندا
این قانون کائنات است
راز آرامش در رها کردن ذهن است
از نگرانی های بیهوده ...
دکتر احمد حلت
لیاقت چیزی نیست که شما از توی شناسنامه یا چهره افراد بفهمید ..
لیاقت چیزی نیست که انتهای یک راه طولانی مشخص شود ..
بلکه لیاقت حاصل یک لحظه
ندیده گرفتن ..
بی احترامی ..
بی توجهی ..
فرد مقابل به شما به خاطر دیگران است
درجواب تمای خوبی ها
خودتان را هدر آدم بی لیاقت های زندگی نکنید ...
سیده فاطمه حسینیان
ای نامه که میروی به سویش ...
با لبخند گفت : سوم راهنمایی بودم .. پریا یک سال از من بزرگتر بود ..
دوستش داشتم تصمیم گرفتم برایش نامه بنویس .. آنموقع که موبایل نبود ..تلفن هم در هر خانه ای پیدا نمیشد ..
رفتم یک برگه از اینها که رویش عکس گل و بلبل بود خریدم .. و نوشتم :
آن موقع که خورشید برافق سرد بوسه میزند به یاد و فکر تو هستم .. به فکر تو زندگی را شب را به روز و روز را به شب میرسانم یک لحظه فراموشت نمیکنم در آسمان آرزوهای من تو تک ستاره قلب منی ...
میخواستم عصر یک جوری سر راهش بروم و نامه را به او بدهم نامه را لای دفترم گذاشتم روی پنجره کلاس و رفتم فوتبال .. بازی که تمام شد دیدم نامه نیست ..
فردا صبح مدیر مدرسه صدایم کرد .. نمیدانم کی مرا لو داده بود ... بدون حرف مفصل کتکم زد و نامه جلوی چشمانم ریز ریز کرد ...
الان حتی صورت پریا یادم نیست ... الان پریا زنی 43 است احتمالا با یکی دو بچه در گوشه ای از این کشور که روحش هم خبر ندارد که یک روز مدیر مدرسه عاشق دلسوخته اش را برای نامه ای که هیچوقت
دست معشوقش نرسید کتک زده ..
زندگی پر از این قصه هاست پر از آدمهایی که حالا روزگارشان گذشته ...موهایشان سفید شده و دارند دنبال یک لقمه نام میدوند قسط میدهند یا موهای دخترشان را در گوشه آشپزخانه میبافند ..
دنیا پر است از نامه های به مقصد نرسیده معشوقه های از دست رفته ..عطرهایی که یک نفر را به خاطر آدم میاورند و حرفهایی که هیچوقت آدم ها نمیزنند
روزهای شب میشوند و شب ها روز ...
احسان محمدی
مرغ دل ما را
که به کس رام نگردد
آرام تویی
دام تویی
دانه تویی
تو ....
حبیب خراسانی
..................................................
بعضی ها
ناخواسته
همیشه متهم اند ...
بخاطر سکوتشان
مهربانیشان
گذشتشان
بی کینه بودنشان
و دوست داشتنشان
گویی جان میدهند برای متهم شدن ...
و ازهمه بدتر اینکه
خوبی هایشان خیلی
زود فراموش میشود ...
........................................................