شاید حالا که دیگر قرار نیست مال من باشی به من مربوط نباشد...
اما...
هوا رو به سردیست ازخانه که بیرون میروی لباس گرم بپوش
شال گردنت رامحکم گره کن دور گردنت...

....
به من ربطی ندارد اما حواست به قلب خسته ات باشد
نکند که یک وقت بازی دربیاورد و بیچاره مان کند...
سیگارت راکم کن..
به منکه ربطی ندارد ریه هایت گناه دارند...
چشمانت..
هوای چشمانت راداشته باش
یک وقت فکرنکنی چون دوستشان دارم میگویما...نه
خودت لازمشان داری...
خلاصه آخرش اینکه
شاید قرار نباشد  هیچ وقت مال من باشی...
اماحداقل مراقب خودت باش...

زهرا کرانپایه

.........................................

دانی که من و تو
کی به هم خوش باشیم؟
آن وقت که کس نباشد
الّا من و تو...

سعدی

پ .ن : حکایت زندگی من و توئه...

.....................................................

واژه ها رعب آور ترین مخلوق خداهستند...

ترسناک و دلهره آورند ... می کشند، زنده می کنند، می گریانند و می خندانند.

بعضی هاشان حساس اند به گفته شدن. آفریده شدن...

 انگار وقتی نوشتی شان، زنده می شوند.

وظیفه پیدا می کنند که بیایند و یقه ات را بگیرند...

 شکنجه ات کنند تا زاده شوند. ..

"به امید دیدار" یکی از آن هاست.

 می شود. "خدا نگهدار" همه تان باشد

ولی به امید دیدار ... چیز دیگری است ...

مرتضی برزگر

..............................................

پنجشنبه است و
یک نفر پیش تو نیست؛
تو زیر لب با خود می گویی
یعنی...
این همه هست ها نمیتوانند
جای یک نیست را بگیرند؟

 سعید اردلان

................................................

این را بفهمید اگر کسی که هر شب با شکلکِ قلب و بوسه شبتان را بخیر میکند،
یک شب به جایِ همه ی این ها گفت: شب خوش
یعنی از تو دلخورم،
یعنی حالم خوب نیست،
یعنی میخواهم از من بپرسی چه شده است...
یعنی مرا با این حال تنها نگذار...

سحر رستگار

یکی به من بگوید
پس کِی می شود
باخیالِ راحت "زن" باشم؟...

در روزگاری که ذهنِ مردانش
مانند لباسهای چرکِ یک مسافرتِ طولانی،
نیاز به شست و شویی اساسی دارد،
تا "زن" را... دوباره،
فارغ از اندام و... چهره و... دستکاری هایِ مضحکِ پزشکان،
فقط "زن" ببیند...

همان جنسیت مقدس،
همان که بویِ خدا می دهد...

نرگس صرافیان طوفان

لبهایت ...

مخدر دارند ...

می بوسمت ..

سرگیجه میگیرم ..

نمی بوسی مرا ..

درد میکشم ...

......................................................

این خاصیت باران است

که همه چیز را " تر "  میکند

عاشق بی چتر را عاشق " تر "

شاعر به تاب را شاعر " تر "

و منه بی تو را تنها " تر "

...............................................