سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ریاستْ دوستی، از دوستی خدای سبحان باز می دارد . [امام علی علیه السلام ـ در حکمت های منسوب به ایشان ـ]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :241
بازدید دیروز :500
کل بازدید :798003
تعداد کل یاداشته ها : 6096
103/2/18
2:19 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
لیلی یاسمنی[59]

خبر مایه
بایگانی وبلاگ
 
مرداد 90[5] تیر 90[3] مهر 90[1] اردیبهشت 91[9] فروردین 91[1] خرداد 91[4] آبان 91[3] آذر 91[4] دی 91[2] خرداد 92[1] شهریور 92[4] تیر 92[3] مهر 92[7] اسفند 92[3] شهریور 93[3] آبان 93[1] مهر 93[1] بهمن 93[1] اسفند 93[3] اردیبهشت 94[362] فروردین 94[61] خرداد 94[203] تیر 94[22] مرداد 94[122] مهر 94[8] شهریور 94[50] دی 94[41] اردیبهشت 95[32] اسفند 94[34] بهمن 94[1] فروردین 95[80] خرداد 95[297] تیر 95[580] مرداد 95[232] شهریور 95[135] مهر 95[61] آبان 95[44] آذر 95[18] دی 95[107] بهمن 95[149] اسفند 95[76] فروردین 96[64] اردیبهشت 96[41] خرداد 96[13] تیر 96[191] مرداد 96[306] شهریور 96[422] مهر 96[215] آبان 96[49] آذر 96[69] دی 96[26] بهمن 96[138] اسفند 96[149] فروردین 97[84] اردیبهشت 97[141] خرداد 97[133] تیر 97[123] مرداد 97[80] شهریور 97[85] مهر 97[27] آبان 97[101] آذر 97[70] دی 97[27] اسفند 97[11] بهمن 97[58] فروردین 98[9] خرداد 98[3] آبان 98[16] تیر 99[9] مرداد 99[4] مهر 99[29] آبان 99[16] آذر 99[25] دی 99[40] بهمن 99[50] اسفند 99[18] فروردین 0[9] اردیبهشت 0[13] آبان 90[4] خرداد 0[7] تیر 0[29] مرداد 0[35] شهریور 0[11] مهر 0[18] آبان 0[24] آذر 0[41] دی 0[29] بهمن 0[18] اسفند 0[12] فروردین 1[11] اردیبهشت 1[4] خرداد 1[13] تیر 1[11] مرداد 1[4] شهریور 1[4] مهر 1[3] آبان 1[4] آذر 1[18] دی 1[10] بهمن 1[10] اسفند 1[1] فروردین 2[10] اردیبهشت 2[13] خرداد 2[2] تیر 2[4] مرداد 2[5] شهریور 2[25] مهر 2[9] آبان 2[54] آذر 2[17]
لوگوی دوستان
 

بانو ..

اگر کسی عشق شما مرد شما را دزدید

نگران نباش

به این فکر کن که

مردان واقعی هرگز دزدیده نمشوند

مرد واقعی مردی است که جز برای عشقش

برای هیچ آدم دیگری حتی کلام دوستت دارم

را نگفته باشد

چه برسد که خام آدم دیگری شود

پس اگر کسی عشقت را برد بگذار برود  او مرد واقعی نیست

و باور داشته باش به اینکه

مقایسه بالاخره او را از پای درخواهد آورد ...

گندم -س


  
  

با یک نابینا میتوان آهنگ گوش کرد

با یک کر و لال میتوان شطرنج بازی کرد

با یک معلول ذهنی میشود رقصید

با یک بیمار سرطانی میشود از زندگی گفت

با یک آدم نشسته روی ویلچر میشود قدم زد

ولی با یک آدم بی احساس

نه میشود حرف زد ، نه بازی کرد ، نه قدم زد و نه شاد زندگی کرد

یک ضرب المثل چینی میگوید برنج سرد را میتوان خورد

چایی سرد را میتوان نوشید اما ...

 نگاه سرد را نمیتوان تحمل کرد ...

مهم نیست کف پاتو شستی یا نه ؟؟؟

حتی مهم نیست کف پات نرمه یا زبر//

اما این مهمه ...

که وقتی از زندگی کسی رد میشی

 رد پای قشنگی از خودت به جا بگذار ..

همیشه میشه تموم کرد ...

فقط بعضی اوقات دیگه نمیشه دوباره شروع کرد

مواطب همدیگه باشیم ..

از یه جایی به بعد .... دیگه بزرگ نمیشم  ... پیر میشیم

از یه جایی به بعد ... دیگه خسته نمیشیم ... می بریم

از یه جایی به بعد ... دیگه تکراری نیستیم .. زیادی هستیم

پس قدر خودمون ، دوستانمونو ، زندگیمونو و کلا حضور خوشرنگ مون و تو صفحه دفتر خلقت بدونیم ...

محبت تجارت پایاپا ...


  
  
به گزارش روزپلاس،  یک روز پسر 13 ساله او دیر از خواب بیدار می شود و بدین جهت مورد سرزنش و برخورد شدید پدر قرار می گیرد. عصر آن روز وقتی پسر کوئه از مدرسه به خانه بر می گردد؛ امیل متوجه می شود که هنوز اثر صحبت های صبح در چهره پسر مشخص است. مدتی بعد مجدد این ماجرا تکرار شد تا اینکه جرقه ای در ذهن کوئه پدید آمد .

او از خود این سئوال را پرسید که چرا اثر تنبیه یا تشویق از صبح تا عصر همان روز باقی می ماند. پس از تحقیق و آزمایش بسیار در این خصوص به این نتیجه رسید که انسان ها 10 الی 15 دقیقه بعد از خواب و به همین مقدار قبل از خواب رفتن در شرایطی قرار میگیرند که هر نوع فکر حرف و تصویری را که در رویا یا واقعیت با ان مواجه شوند در طول روز عینا برای خود شبیه سازی می کنند.

همه افراد نوع بشر قبل و بعد از خواب به حالت رخوت و خواب الودگی هیپنوتیزمی وارد می شوند؛ در این وضعیت پذیرش افزایش می یابد. کوئه توضیح می دهد که شخص در حالت هیپنوز نباید بخوابد بلکه باید تنها خواب آلود باشد. رمز هیپنوتیزم این است که فرد فقط و فقط خواب آلودگی داشته باشد. از آنجا که نسل بشر هنگام صبح که از خواب بر می خیزند دچار رخوت و خواب آلودگی اند، پس بهترین زمان ارائه تلقین های صبح زود می باشد.

اولین اصل در تلقین امیل کوئه خواب آلودگی است.

دومین اصل در تلقین امیل کوئه آرامش عضلانی است.

سومین و مهمترین اصل تلقین امیل کوئه تمرکز فکری و خلا ذهنی است که در اصل کانونی کردن ذهن است؛ فقط و فقط بر روی یک موضوع ویژه. 

امیل کوئه پس از تحقیق و آزمایش یر روی افراد و حالات گوناگون آنان به این نتیجه رسید که این سه حالت پیش از بیدار شدن از خواب به انسان دست میدهد چرا که در صبح هنگام انسان هم خواب آلود هم رلکس و هم در حالتی از تمرکز فکری و ذهنی میباشد. پس از اعلام این نتیجه روز به روز به مشتریان و بیماران امیل کوئه اضافه شد ، او هر روز بیماران را در سالنی جمع می کرد و به آنها آموزش میداد که چگونه در ضمیر ناخودآگاه خود نفوذ کنند و تلقین های عملی و کاربردی لازم را بر لوح ضمیر نفس یا خویشتن خویش نقش زنند. او می گوید : مهم این است که تلقین ها وارد ناخودآگاه شوند؛ بعد از آن دیگر کاری نکنید بلکه منتظر معجزات درمانی باشید . 

روش های کوئه در دهه 1920 شهرتی جهانی پیدا کرد مخصوصا جمله ابدایی او :

من هر روز از هر جهت بهتر و بهتر می شوم"
امیل کوئه پرده از بزرگترین راز قرن در خصوص هیپنوتیزم برداشته و بیان کرد که قدرت، عامل ایجاد یک حالت هیپنوتیزمی نیست بلکه مهم تر از آن مشارکت، همکاری و پذیرش بی چون و چرای تلقین های از طرف آزمودنی می باشد و همچنین عقیده دارد که هیپنوتیزم چیزی نیست جز مجموعه ای از تلقین به نفس و تلقین به نفس نیز در اصل همان هیپنوتیزم می باشد.

اگر اندیشه ای برای مدت مدید در ذهن باقی بماند فرد آن را واقعی فرض کرده و حاضر نیست هیچ گونه مطلبی بر خلاف آن را قبول نماید. از دید روان شناسی هرگاه افراد نوع بشر تمام ظرفیت فکری خود را بر روی عقیده ای متمرکز سازند و هر روز بر وسعت دامنه آن بیافزایند این اعتقاد آن شخص در جهان بیرون جنبه واقعی پیدا خواهد کرد. 

قوانین کوئه:

کوئه پس از گذشت حدود 20 سال تحقیق در خصوص تلقین های هیپنوتیزمی به قوانین سه گانه زیر دست یافت:

1.  قانون توجه و تمرکز : زمانی که ذهن در مدت مدیدی بر روی موضوعی متمرکز شود آن موضوع بتدریج جنبه واقعی پیدا می کند.

  .2قانون اثر متضاد : مادامی که در خیال خود ببینید که قادر به انجام کاری نیستید با تلاش بیشتر موفقیت کمتری کسب میکنید. به عبارت دیگر تفکر منفی + کوشش بیشتر = موفقیت کمتر.

3. قانون اثر احساسی عاطفی : پندار قویتر از تلقین است. به عبارت دیگر زمانی که یک تلقین از روی اشتیاق و احساسهای عاطفی درون باشد و همراه با تصاویر ذهنی باشد. این تلقین قویتر از سایر افکار و القائات ظاهر شده و بر دیگر افکار غلبه پیدا می کند.

تلقین چیست؟ 

تلقین همانند بذری است که در خاک وجود انسان ها کاشته میشود. اگر به موقع به آبیاری و باغبانی آن بپردازیم، از آن دانه کوچک کم وزن درخت قطور و تنومندی ایجاد خواهیم کرد که با بالا رفتن از آن درخت از فراز قله های موفقیت خواهیم گذشت. تلقین همانند تیغ جراحی است که تنها افراد متخصص بهترین بهره برداری را از آن به عمل می آورند. 

اگر تلقین به نفس در مدت زمانی طولانی مثلا چند ماه (3 الی4) ادامه داشته باشد بعد از تاثیر گذاری بر ضمیر ناخودآگاه بصورت خودکار، ناخودآگاه در پی بدست آوردن موارد ذکر شده در تلقینات بر می آید؛ در آن موقع زمانی است که اعجاز ناخودآگاه را میبینیم.





  
  

روزهایی در زندگی وجود دارد که وقتی  میگذرند وقتی از طوفان و سونامی آن خارج میشوی با خودت میگویی خدایا شکرت ...که بلاخره

گذشتم .. خدایا شکر که بلاخره تمام شد .. دیگر در زندگیم تکرار نمیشود ..

ولی وقتی دوباره بعد از برهه ای  از زمان دوباره در زندگیت در ثانیه های پر از اندوهت دوباره تکرار میشود  باورش در مخیله ات نمی گنجد

باور نمیکنی خدایی به آن مهربانی به آن درجه از رحمانیت دوباره چنان روزهایی را برایت بخواهد .. باور نمیکنی که دوباره در مسیر این سونامی

وحشتناک قرار گرفته ای .. این روزهای سخت .. این روزهای پر از اندوه که دو سال پیش کپی آنرا سپری کرده ام با شب گریه های غمگنانه ،

با وحشت های سیاه اندوهبار ، از ترس و و ترس و ترس .. اندوه و اندوه و اندوه .. غم و غم و غم

دوباره سرگردان مطب ها و آزمایشگاهها و پاتولوژی ها شده ام و ... دوباره ..  روزهای سخت و سیاه سال 93 در سناریوی زندگی اندوهبارم

کپی پیست شده و من و من و من ... اندوهگین و غمگین باور ندارم خدایی که این همه مصیبت و اندوه را در زندگی من میخواهد چگونه

خدایی میتواند باشد ؟؟؟ چرا من از درکش عاجزم .. چرا .. تمامی ندارد این لحظات اندهبار و اسفناک تراژیک زندگی غمکنام ...

بعد از این همه سال بی پناهی ، این همه سال تنهایی و اندوه و یتیم داری و سگ دو زدن که تازه بچه ها دارند از آب و گل در میایند و تازه

تازه میخواهم به یک آینده و زندگی خوب نه برای خودم که برای طفلکان معصومم بیاندیشم .. دوباره روزهای دربدری در مطب ها و آزمایشگاهها

شروع شده ...قلبم تیر میکشد .. چشمان کم سویم باز هم اشگبار و غمگین .. توان نگاه به صورت طفلکان معصومم را ندارم .. خدایا ... مرا

میبینی ..طفلکان معصوم مرا میبینی ؟ این همه مظلومیت ؟ این همه غم ؟ این همه صحنه تراژدی و غمگین ؟ اینهمه ؟؟؟؟؟؟ اینهمه من ؟؟؟؟؟

آنهمه تو ؟؟؟ چگونه میتوانی مرا اینگونه آواره و سرگردان مطبها ببینی ؟؟؟ به کدامین گناه خدایا .. دستانم را ببین .. انگشتان کج ومعوجم

بعداز 24 سال کار طاقت فرسا ؟؟؟  بعد از سالیان دراز بی کسی و بی پناهی و اندوه و کار و کار و کار ... خفت و سختی و تحقیر و تهمت را

 ؟؟؟ می بینی مرا ؟؟ میشنوی صدای اندوهبار و غمگینم را ؟؟؟  اینها را نبین ..  از اینها بگذر ... از همه من بگذر ؟؟؟

فقط به کودکان مظلومم و به کودکان معصومم نگاه کن ؟؟؟ خدایا .... از این چاه سیاه اندوه و درد ترا میخوانم ؟؟؟؟؟؟؟ میشنوی ؟؟؟؟

از همه هم وبلاگی های عزیز و همدردم  میخواهم  که در این روزهای سخت که منتظر نتیجه آزمایشم   برایم دعا کنند ...

از همه دلشگستگان هم وبلاگیم التماس دعای عاجل دارم ... دعایی برای یک مادر بی پناه و گریان ... یک بی نصیب و سرگردان ... که جز

خدا و دعای شما امیدی ندارد ... خدایا از دنیایت خیری ندیده ام که دلبسته اش باشم ولی کودکان یتیمم هنوز به من نیاز دارند .... کسی را

ندارند  میدانی که ندارند  ...

خدایا نه پولش را دارم نه کسش را ؟؟؟؟ نه توانش را ؟؟؟ خدایا مرا اسیر و دربدر مطبها  ودکترها و .... نکن ..

خدایا رحم کن ....

یا سمیع و یا بصیر  یا من اسمه دوا و ذکره شفا  ادرکنی ...

 


  
  

بهمن که می شود

یک نفر در من به سوگ می نشیند...

یک نفر...در من سیاه می پوشد

یک چیزی در من می طلبد که خرما پخش کنم...

بهمن که می شود

بوی سوختن می آید

بوی تن سوخته...از هیبت تب...

بهمن که می شود

یک نفر در من روضه می خواند

یک نفر...یک نفر در من شیون می کند...

بهمن که می شود...

هذیانهای یک دیوانه

....................................

 


  
  
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >
پیامهای عمومی ارسال شده
+ کجای مسیر باد ایستاده ای عزیز که بوی مهربانیت می آید.
+ در این هنگامه شب, با خود میاندیشم . در آن گوشه غمین شهر عزیز دلخسته ام, در آغوش کدامین راهزن غریبه اسراف میشوی در حالیکه من در این گوشه غمگین تر شهر , به ذره ذره ات محتاجم ...