با تمام زنان میخوابی
اما فقط یک زن ..
خواب را از چشمانت میگیرد..
به تمام زنان زنگ میزنی
اما فقط صدای یک زن
در گوش ات زنگ میزند
به تمام زنان دوستت دارم میگویی
اما فقط برای یک زن
لبهایت میلرزد ..
با تمام زنان سیگار میکشی
اما فقط یک زن
در جعبه ی سیگارت صدایت میکند
برای تمام زنان شعر میگویی
اما فقط یک زن ..
در شعرهایت همیشه راه میرود
فقط یک زن ..
زنی که تو را هرگز نمی شناسد ...
صدف درخشان
سادگیم را
یکرنگیم را
به پای حماقتم نگذار
انتخاب کرده ام که ساده باشم
و دیگران را دور نزنم ...
و گرنه دروغ گفتن و بد بودن
و آزار و فریب دیگران
آسانترین کار دنیاست ...
احمد شاملو
...........................................
مرگ من روزی فرا خواهد رسید
در بهاری روشن از امواج نور
در زمستانی غبار آلود و دور
با خزانی خالی از فریاد و شور
مرگ من روزی فرا خواهد رسید
روزی از این تلخ و شیرین روزها
روز پوچی همچو روزان دگر
سایه ای ز امروزها ، دیروزها
دیدگانم همچو دالان های تار
گونه هایم همچو مرمرهای سرد
ناگهان خوابی مراخواهد ربود
من تهی خواهم شد از فریاد درد ..
میخزند آرام روی دفترم
دستهایم فارغ از افسون شعر
یاد میارم که در دستان من
روزگاری شعله میزد خون شعر ..
فروغ فرخزاد
درخواب های کودکی ام
هر شب طنین سوت قطاری
از ایستگاه میگذرد
دنباله ی قطار
انگار هیچ گاه به پایان نمیرسد
انگار ...
بیش از هزار پنجره دارد
و درتمام پنجره هایش
تنها تویی که دست تکان میدهی ..
قیصر امین پور
.............................................
شب ها ..
درست لحظات بین بیداری و خواب
انگار عجیب ترین فرصت برای یکی شدن با کائنات است
هر چه بخواهی ، هر چه فکر کنی ، همان میشود
شبها درست در لحظات قبل از خواب
با خودت مهربان باش ..
نیلوفر لاری
...................................................
صبح هر چقدر هم که خوشگل باشد
پاییزی باشد
زمستانی باشد
اصلا از باران که قشنگتر که دیگه نیست ؟؟؟
بارانی باشد ..
باز هم باید یک چیزی باشد که به امیدش از جایت برخیزی
یک چیزی مثل یک" آدم " که آنطرف میز صبحانه ای کوچک دونفره نشسته و منتظرت باشد
یک چیزی مثل یک پیام " پس کجایی دیگه "
یا هر چیز دیگری که بدانی یک نفر به انتظار توست ..
اینکه بدانی یه نفر همیشه منتظرته و هیچی مثل تو روزش را قشنگ نمیکند
یه حالیه ..
که قابل وصف نیست ...
مسلم علادی
..................................................
