هر سخنی عادی است

جز یک سخن ..

هر اسمی ساده است

جز یک اسم ..

همه ی روزها تکراری اند ..

جز یک روز ..

عشقت و اسمت

و روزی که همدیگر را خواهیم دید ...

 شیرکو بیکس

.....................................................

هر صبح

اضافه ی بالهایم را در آینه میچینم

و به زندگی میان آدمها برمیگردم

در خیابان ..

در مترو ..

در اداره ...

هیچ کس به چیزی شک نمیکند ..

لیلا  کرد بچه

...................................................

گاهی نداشتن

خود داشتن است

داشتن خوبی هایی

که ..

تن هر رهگذری نمیرود

داشتن دلی

 که ..

مهمان

هر  ناکسی نمیشود

عادل دانتیسم

...............................................

زنده ام هر چه زدی تیغه به شریان نرسید

خیز بردار ببینم خطری هم  داری ؟

زخم از این تیغ و تبر تا که بخواهی خوردم

عشق من ، اره ی تن تیزتری هم داری ؟

علیرضا آذر

............................................

نه در نگاه اول

عشق در آخرین نگاه است

زمانی که میخواهد از تو جدا شود

آنگونه که به تو مینگرد ..

به همان اندازه

 دوستت داشته است ...

ناظم حکمت

.....................................................

رفته ای

و من دلتنگم

تنهایی

گلوله ای ست

که بر تمام زندگیم

شلیک شده است ...

مهدی حاتمی

..........................................

گاهی بودن در قلب کسی فایده ای ندارد

بعضی روزها شانه ها نیاز دارند

کسی کنارشان

شانه به شانه عرض خیابان را قدم بزند ...

ستایش قاسمی

......................................................

تو که نمیدانی

اما آدمی به نقطه ای میرسد

که پی میبرد قرار نیست

هیچ اتفاق تازه ای رخ دهد  اما ...

صبر میکند ..

صبر میکند ..

صبر میکند ..

پوریا نبی پور

............................................................

بیچاره جمعه ..

عرضه ی ابراز دلتنگی هایمان را نداشتیم

کل هفته پشت غرور لعنتیمان پنهان شدیم

وادای آدم های شاد را در آوردیم ...

به جمعه بخت برگشته که رسیدیم

کم آوردیم ..

خسته شدیم ..

زورمان به سکوت این ته تغاری هفته رسید و ..

انگشت اتهاممان را به سمت چشمان معصومش نشانه رفتیم ..

و گرنه هر آدم احمقی هم خوب میداند

جمعه تقصیری ندارد

او فقط .. زمان مناسبی را برای آمدن بلد نبود ...

جمعه جان ...

میشود بروی و پنج شنبه بیایی ؟؟؟

نرگس صرافیان

دیگر شب هایم  را

به غصه تلف نخواهم کرد ...

شب ...

فرصتیست برای تصمیم های خوب و بزرگ

گذشته ها را به گذشته میسپارم

و مانده ها را عاشقانه دوست خواهم داشت

...

من این را فهمیدم

هیچکس جز خودم

توان "بخیر کردن "

شب های مرا نخواهد داشت ...

نرگس صرافیان

............................................

بین تن های خالی از دل خوش

هی خودت را بگیر در آغوش

دزدکی با خودت برو بیرون

و به تنهایی ات خیانت کن ...

...............................................