عاشق شوید ...
نه به خاطر لذت بوسه و هم آغوشی ..
به خاطر تمرکز دهن روی یک نفر عاشق شوید
وفاداری لذت دارد ..
همانقدر که زن را باید" فهمید "
مرد را هم باید "درک" کرد ..
همانقدر که زن " بودن " میخواهد
همانقدر هم مرد "اطمینان "میخواهد
همانقدر که باید قربان صدقه ی " روی بی آرایش " زن رفت ..
باید فدای" خستگی های مرد" هم شد
همانقدر که باید "بی حوصلگی های" زن را طاقت آورد
"کلافگی های "مرد را هم باید فهمید
خلاصه " مرد " و " زن " ندارد ...
به نقطه ی " ما " شد ن که رسیدی ..
"بهترین" باش برایش ...
بگذار حس کند هیچکس به "اندازه تو "درکش نمیکند
"هیچ کس"
چه بیهوده اختراع شد
سم ..
شکنجه ..
گیوتین ..
چوبه دار ..
وقتی ..
یک خاطره کوچک
میتواند ..
نفست را بند بیاورد
زمین گیرت کند
تو را به گریه بیاندازد
خونت را به جوش آورد
حسین پناهی ..
لبخند میزنم
" بی دلیل "
عشق میورزم
"بی تناسب "
زندگی میکنم
"بی خیال "
مدتی ست ...
عباس کیارستمی
............................................
و خواب دیدن تو ..
آنقدر زیباست که ..
خدا زودتر از من بالش برداشته
زمین قبل از من چشم بسته
و زمان پیش از من به خواب میرود ..
خواب دیدن تو آنقدر زیباست ..
که مهتاب سر روی زانوی آفتاب بگذارد
نسیم روی دوش بید مجنون جا پهن کند
و باران در آغوش ابر چشم ببندد ...
آنقدر زیبا که هر صبح
شعرهای من ..
روی میز کارم بغض کنند سیگار بکشند
خواب دیدنت آنقدر زیباست ..
که دنبال جایی میگردم برای تنها دیدنش ..
جایی محال
مانند تو ...
حامد نیازی
.............................................
نمی توانم به کسی که دوستش دارم بگویم
سلام ، گل قشنگم ، چطوری مرغ عشق نازم ؟
نمیتوانم به کسی که دوستش دارم بگویم
میای با هم بریم تو یه غار و ذرت بو داده بخوریم ؟
یا بهش بگویم :
دوست داری سوار یک جفت ماهی قرمز بشیم و تا آلاسکا شنا کنیم ؟
نمیتوانم بگویم ...
نمیتوانم ...
کار دیگری هم نمیتوانم بکنم
چون تن عزیز من بوی کافور میدهد
ودر تاریکی سرد یک جعبه دراز کشیده است
درست دو متر زیر زمین ..
ریچارد براتیکان
..............................................
پ.ن : بعضی نوشته ها جرا انقدر درد دارن ؟ بعضی کلمه ها مثل دشنه تو قلبم فرو میره .. این نوشته ها چرا سر راهم قرار میگیره ؟ چرا ؟؟
گاهی فکر میکنم من مردم یا تو ؟ یا هر دو ؟؟
اگر حرفهای دلم بی" اگر " بود
اگر فرصت چشم من بیشتر بود
اگر میتوانستم از خاک
یک دسته لبخند پرپر بچینم
تو را میتوانستم ای " دور "
"از دور" یکبار دیگر ببینم ....
قیصر امین پور
....................................................
کافیست " اسمت "
کنار " اسمم " باشد
تا کسلی پنجشنبه ها
نحسی جمه ها
از بین برود
امتحان کنیم ؟
علی قاضی نظام