با من از شعر نگو
از خودت حرف بزن
دلتنگِ حرف های معمولی ام
اینکه حالت خوب است؟
اینکه سرما نخورده ای؟
اینکه زود برگرد!
مواظب خودت باش!
دلتنگ همین حرف های معمولی ام ...
گاهی آدم می ماند بین بودن یا نبودن!
به رفتن که فکر می کنی،
اتفاقی می افتد که منصرف می شوی.
می خواهی بمانی،
رفتاری می بینی که انگار باید بروی.
و این بلاتکلیفی
خودش کلی جهنم است ...
متن نوشته شده روی لباس این پسر که سندرم داون داره منو به گریه میندازه و گویای همه چیز هست. ایکاش به اطرافمون با دقت بیشتری و مهربانه تری بنگریم ...
ازمن نترسید من فقط یک کروموزم اضافه دارم ...
ای جان عزیزم ...