گاهی

حواسم را پرت میکنم

می افتد

جایی حوالی خیال تو

و دلم گرم میشود به داشتنت

و تو اما

چگونه

انقدر بی منی ؟؟ ...

سارا قبادی

.................................................................

هرشب به تو شب به خیر میگویم

و تظاهر میکنم

سرباز برنگشته ی جنگی هستی

که هنوز تمام نشده

که دوستم داری

که جیب سمت چپ سینه ات

عکس کوچکم را بغل کرده است

بعد باورهایم را میگذارم زیربالشم

غلت میزنم تاگریه هایم را نشنوی

به کسی نگو مخاطب شعرهای غمگین

من تویی ...

شرم دارم زنی بفهمد ..

مرا در آغوش گرفته ای و عاشقم نشدی

که مرا در آغوش گرفته ای و رهایم کرده ای

شرم دارم ...

اهورا فروزان

.........................................................

پ.ن : اگر همیشه انکارت کردم به خاطر همین شرم بوده و هست ...خدا میداند ...

 نه امپراطورم

و نه ستاره ای در مشت دارم

اما خودم را

با کسی که خیلی خوشبخت است

اشتباه گرفته ام

و بجای او  نفس میکشم

راه میروم

غذا میخورم

میخوابم و ...

چه اشتباه دل انگیری ...

رسول یونان

..................................................

حالا یک من مانده ..

هزاران سوالی که باید راجع به

جای خالی ات جواب دهم

انصاف نبود ..

رفتنت با خودت باشد و ..

پرکرده جای خالی ات با من ...

علی قاضی نظام

محبوب من

بعد از تو ..

گیجم

بی قرارم

خالی ام

منگم

برداربستی از

" چه خواهد شد "

" چه خواهم کرد "

آونگم ..

صلح است عشق

اما اگر ..

اینبار

پای تو " روزی " در میان باشد

با چنگ و دندان

برای

بدست آوردنت  با هر کسی

می جنگم ..

حسین منزوی

..................................................

بیا این جمعه

همه چیز را از اول شروع کنیم

بیا مرا ببر..

آنجا که بودنت تمام نمیشود

آنجا که سرت را پایین انداختی

و خندیدی ، چای سرد شد، بهار بپیچد

و عشق اتفاق افتاد ..

بیا برویم آنجا که بغل دارد

شعردارد ، انار دارد ..

اگر نیایی جمعه همان زخمی است

که همه ی نیامدنت ، نبودنت ، ندیدنت ؛

چرک میکند در آن به قصد کشت ...

مریم قهرمانلو

...

مثل پنبه ای

که دردش

از خود سرنگ بیشتر است

پنج شنبه هم

بیشتر از جمعه

آدم را

میسوزاند ...

مریم قهرمانلو

................................................

این زن کیست که در من نفس میکشد

من سالها پیش مرده ام

همان روزهایی که روزنامه ها

خبر سقوط زنی

از بلندترین نقطه ی عشق را تیتر کردند

و تو با همان روزنامه ها

شیشه های خانه ی " عشقت " را

برای بهار

برق میانداختی ..

مینا آقازاده