تنها تو میتوانستی
از میان کلمات مبهم
اسمم را صدا بزنی
و قطره های باران را بشماری
تنها تو میتوانستی
صدای خمیازه ی آفتاب
بر تن کرخت بیدهای مجنون را از بر باشی
و بر سر گل های باغچه قسم بخوری
تنها تو میتوانستی
مرا هنگامی که خیلی غمگین بودم بشناسی
و منتظر باشی تا جنگ تمام شود
تنها تو میتوانستی
مانند روز عید زیبا باشی
| شکوه رحمانی |
و دوستم داری تا زیباتر شوم
بگو دوستم داری تا انگشتانم از طلا شوند
و ماه از پیشانیام بتابد
بگو دوستم داری تا زیر و رو شوم
تبدیل شوم به خوشهای گندم یا یک نخل
بگو! دل دل نکن ...
بگو دوستم داری تا به قدیسی بدل شوم
بگو دوستم داری تا از کتاب شعرم کتاب مقدس بسازی
تقویم را واژگون میکنم
و فصلها را جابهجا میکنم اگر تو بخواهی
بگو دوستم داری تا شعرهایم بجوشند
و واژگانم الهی شوند
عاشقم باش تا با اسب به فتحِ خورشید بروم
دل دل نکن
این تنها فرصت من است تا بیاموزم
و بیافرینم!
| نزار قبانی |
از راه گم شدم که به راهم بیاوری
بنشین قضاوتم کن! از این پس تو داوری!
بگذار تا نقاب تو را دربیاورم
تو، از خودم به گریهی من مبتلا تری
روح توام! کبود و شکسته، غریب و سخت
رنج توام! نزول عذابی سراسری
من انکسار روح توام در مقام شعر...
بی یار، بی قرار، نه عشقی، نه باوری!
در انتظار دیدن دنیا بدون جنگ
در جست و جوی یک سر سوزن برابری
از عدل قصه مانده و از دوستی جنون
در چاه گم شدهست رسوم برادری
اینجا جهان توست به دوزخ خوش آمدی
بگذر از آفریدن این زخم سرسری
حرفی بزن دفاع کن از خلقت خودت
با این سکوت کفر مرا درمیاوری!
کفر مرا ببخش، من آیینهی توام
تکثیر غم به وسعت دنیای دیگری...
بگذار جای ما و تو یک شب عوض شود
شک میکنم اگر که تو ایمان بیاوری!
| اهورا فروزان |
- دوستت دارم
+ تا حالا یک گنجشک ترسیده تووی دستت گرفتی ؟
- نه
+ پس چطوری بگم قلبم چطوری می تپه ؟
- نمیدونم ! ولی حتما پرواز کنجشگ رو دیدی ؟
+ آره دیدم
- الان همونجوری دارم پرواز میکنم ...
دیالوگ ماندگار
...........................................................
حال دلت را به دست آدمها نسپار
نگذار افسار به دست هر کجا بکشند تو را
نگذار با حرفهایشان امیدت را نا امید کنند
اجازه نده رفت و آمدشان بشود دلیل غم و شادیت
زندگیت را در دستان خودت نگه دار ، محکم و وفادار
محبت کن و مهربانی را هدف خودت قرار ده
تا مدیون دل و روح و احساسات خودت نشوی ..
عقل حسابگرت را هم ناظر کن که مبادا به بیراهه بروی
عزیز دل من .. لطفا فرش زیر پای آدم ها نباش ..
تابلو فرش زیبایی باش
که بر دیوار دلشان قابت کنند ..
........................................