دیدید ...
دستی که با کاغذ بریده میشود
سوزش و درد بیشتری دارد
نسبت به
دستی که با چاقو بریده میشود
در واقع کاغذ از چاقو برنده تر نیست
چون انتظار بریدن دست با کاغذ خیلی کمتر است
به همین دلیل درد آن بیشتر از درد بریدن با چاقو ست
حکایت بعضی آدمهاست
پ .ن : واقعا همینطوریه .. وقتی از خودی ضربه میخوری دردش واقعا غیر قابل تحمل میشه ..
........................................................
چه خوبه که
کلید باشیم نه قفل
نوازش باشیم نه سیلی
با هم بخندیم نه به هم
راه باشیم نه سد
درک کنیم نه ترک
نمک لحظه ها باشیم
نه نمک زخمها ...
................................
وقتی بچه بودیم به ما می گفتند
وقتی توانستی
بند کفشهایت را ببندی بزرگ شده ای
اما من به فرزندم میگویم
هر وقت توانستی کفشهایت را
به پا برهنه ای ببخشی
آن وقت بزرگ شده ای
..................................................
دستهای خدا باش
برای برآوردن رویای انسان دیگری جز خودت
خنثی نباش ..
بی تفاوت نباش ..
اگر دیدی کسی گره ای دارد
و تو ..
راهش را میدانی
سکوت نکن
اگر دستت به جایی میرسد
دریغ نکن
معجزه زندگی دیگران باش
این قانون کائنات است
معجزه زندگی دیگران که باشی
بی شک کسی دیگر
معجزه زندگی تو خواهد بود ...
......................................
هنگامی که آدم ها شما را می بینند
ابتدا به لبخند شما نگاه میکنند
درصد توجه آدمها :
به لبخند 47%
به چشمان شما 31%
بوی شما 11%
لباس شما 7%
موی شما 4% است
پس لبخند را فراموش نکنید
............................................
هر چه روح تو بززگ تر باشد
اشتباهات دیگران را کوچک تر می بینی
هر چه بزرگوارتر باشی کمتر به دیگران نیازمندی
هر چه کمتر نیازمند باشی
کمتر از آنان دلگیر میشوی
هر چه کمتر دلگیر شوی
کمتر آسیب می بینی
هر چه کمتر آسیب ببینی
راحت تر میبخشی
............................................
میگویند منبر را از چوب درخت گردو میسازند
که بسیار محکم و با کیفیت است
درخت گردو علاوه بر چوب مرغوب
سایه و بار خوبی هم دارد
اما درخت چنار میوه ندارد ،
سایه درست و حسابی هم ندارد
از آن چوبه دار میسازند
دعوای این دو درخت در شعر استاد شهریار
شنیدنی است :
گفت با طعنه منبری به چنار
سرفرازی چه میکنی بی بار ؟
نه مگر ننک هر درختی تو ؟
کز شما ساختند چوبه دار ؟
پس بر آشفت آن درخت دلیر
رو به منبر چنین نمود اخطار
گفت : گر منبر تو فایده داشت
کار مردم نمی کشید به دار ....
.................................................
امروز خودت را بردار
ببر یک گوشه ی دنج
به دور از شلوغی های روز تعطیل
با خودت حساب و کتاب کن
ببین هفته ات را با کدام آدمها گذراندی
کدامشان آیینه ی دق ات بودند ..
کدامشان سنگ صبورت
خلوت کن با خودت
و اطراف خودت را از آدمهایی که
باعث میشوند جمعه ات کسل کننده شود
خلوت کن ..
علی قاضی نظام
.............................................
به سه چیز هرگز نمیرسید
بستن دهان مردم ..
جبران همه شکستها ..
رسیدن به همه آرزوها ..
سه چیز حتما به تو میرسد شک نکن
نتیجه عملت ...
رزق و روزی ....
مرگ ...
......................................
کاری به کار هم نداشته باشیم
باور کنید تک تک آدمها زخمی اند
هر کس درد خودش را دارد
ذغدغه خودش را دارد
مشغله ی خودش را دارد
باور کنید ...
ذهن ها خسته اند ، قلبها زخمی اند
برای دیگران آرزو کنیم
بهترین ها را ... راحتی را ... همه گم شده ایم
یاری کنیم همدیگر را تا زندگی برایمان لذت بخش شود
آدم ها آرام آرام پیر نمیشوند
آدمها در یک لحظه ..
با یک جمله ..
با یک نگاه ..
با یک اتفاق ..
با یک نیامدن ..
با یک دیر رسیدن ..
با یک "باید بروم "
با یک " تمام کنیم " پیر میشوند
آدمها را لحظه ها پیر نمیکند
آدم ها را آدمها پیر میکنند
سعی کنیم هوای همدیگر را
کمی لااقل داشته باشیم
سعی کنیم لااقل همدیگر را پیر نکنیم ...
از خودم
از این "من بلا تکلیف"
از منی که نمیتواند تو را
فراموش کند
بیزارم ...
بیزار ....
رضا کریم پور
..................................
یک نفر باید باشد
که وقتی نگاهش میکنی
نه اینکه تمام غصه هایت را فراموش کنی
نه ...
فقط یادت بیاید
هنوزدلیل بزرگتری برای خوشحال بودن
و زندگی کردن داری
عادل دانتیسم
.....................................
