عشق من
اگر آمدی ..
اگر تا آنروز زنده بودم
ترکهای قلبم را
چینهای ظریف گوشه چشمم را
موهای سفیدم را
روح زخمیم را
بتو نشان نخواهم داد
جز لبخندی دلنشین
و آغوشی باز
چیزی از زخمهایم نخواهی دید
مطمئن باش
فقط زودتر بیا ....
آناهیتا سمیعی
.................................
بغل کن مرا
چنان تنگ که هیچکس نفهمد
زخم
روی تن من بود
یا تو ...
حسن آذری
....................................
مرداد
هم گذشت
اما دلم
هنوز
برای آمدنت
تیر میکشد
فهیمه علیپور
.......................................
جمعه
همچون مهمان ناخوانده
هر لحظه با یک چمدان
خاطرات لعنتی سر میرسد
آرام و قرار ندارد
برای مرور
خاطرات با تو
در غروبی آرام
اما کشنده ...
فرشید عسگری
..............................
میبوسم
و میگذارم کنار
تمام چیزهایی که ندارم را
دستهایت را
عاشقی ات را
همه را
عادت احمقانه ای است
چسبیدن به چیزهایی که ندارمشان
مهدیه لطیفی
.............................................
شنبه میتواند
رویایی ترین روز برای شروع
تصمیم های جدید باشد
وقتی من ...
دوست داشتنت را
از همین اولین ساعاتش
شروع میکنم ..
علی قاضی نظام
........................................
دیگر ...
نه حساب تاریخ آمدنت را نگه میدارم
نه جغرافیای داشتنت را مهار میکنم
میخواهم ...
حکم سر به نیست شدنم را در
تو ...
اعلام کنم
تا از مرزهای تنم ساطع شوی ...
فلور فرشچی
.................................
خبر داری ؟
خیابان را
به قصد دریدنت هر روز ..
هزاران بار میگردم ..
هزاران بار می میرم ..
محسن خلیلی
............................................
یک وعده دیدار
یک بوسه از لبهای یار
آغشته به اشگ و آه
اظهار نیمی از ناگفته های دل
در آغوش یار ..
و یک چهارم بغض شکسته
مشابه ندارد
داروی مجنون در من ، انگار
گویا فیروز کوهی
..........................................
جنگ نرم یعنی اینکه
دو نفر
سر اینکه
کدام آن یکی را
بیشتر دوست دارد
با بوسه
به جان هم بیفتند
....................................................
