عزیز میگه مردها ...
هر قدر که بزرگ باشن ..
و باسواد باشن ..
و پولدار باشن ..
مثل بچه ها هستن ..
زود قهر میکنن ...
زود پشیمون میشن ..
زود هم آشتی میکنن ...
ممکنه جلوی زنا چیزی نگن ...
اما تنها که شدن ...
شروع میکنن به بغض کردن ...
برای همینه که کسی ..
گریه مردها رو نمی بینه ..
زنها هر چقدر هم که کوچک باشند ..
ضعیف باشند ...
اما ... مادرند ... و
پناه مردها ...
حتی دختر کوچولوها ...
پناه باباشون هستند ...
مصطفی مستور
لطفا چاق نشو ...!!
نه اینکه از زیبایی ات کم شود ها ..
نه ...
تو در هر ابعادی ..
برایم خواستنی هستی ..
فقط اینکه ما مردها ..
همسرمان با وزن ایده آل را
بیشتر خوشبخت میکنیم
می پرسی چرا ؟؟؟
هر بار که مینشانمت روی پاهایم ...
و موهایت را نوازش میکنم ..
هر بار با آغوشم در من فرو میروی ...
وتمامت در من جا میشود ...
هر بار تو را بغل کنان ...
روی سرم میچرخانم ...
هر بار به شرط کولی گرفتن
از من بازی میکنیم ...
و تو با ذوقی شیرین
برنده میشوی ...
هر بار بعد از این شادی های کوچک
با شوق میگویی تو قهرمان منی ...
و زندگی با من ...برایت لذت بخش است
من عشقت را بیشتر لمس میکنم ..
این ها تکه هایی از خوشبختی است
اصلا جفت ها ...
باید قد و قواره هم باشند !!!
لطفا چاق نشو ..
تا بتوانم خوشبخت ترت کنم ...!!!
محدثه باقر پور
دوست داشتنت ...
شبیه آخرین چکه ی آبی است
که مسافر مانده در بیابان را ..
به آبادی میرساند ...
شبیه آخرین کبریت ...
یک کوهنورد گم کرده راه ...
درلبه پرتگاه دور و سرد
شبیه جستن کوره راهی در جنگل
ودست انداختن به آخرین ...
تکه تخته ای که موج ها میاورند ..
شبیه شعری است
درحاشیه ی کتابی کهنه
به دست خطی آشنا ...
ببین ..
عشق ته ته ته تاب من است
- وقتی که بی تاب توام ...
روایا آرتیمووا
من یک شب
کنار مردی میخوابم که ...
تو نیستی ..
و شکنجه میشوم وقتی ...
دستهایش را داخل موهایم فرو میکند و
اسمم را آرام صدا میکند ...
و تو ...
آن لحظه ...
از خواب پریده ای ...
شاید به بهانه ی تشنگی ..
......
اما دلیلش قطعا این است که
من اشتباهی با نام تو ...
آن مرد را صدا کرده ام ...
آریا تامیر
از چیزهای کوچک
در زندگیتان لذت ببرید
چون روزی ...
به گذشته نگاه میکنید ..
و متوجه میشوید ..
آن چیزهای خیلی کوچک
خیلی بزرگی بودند
و شما نمیدانستید ...
.........................................................