تاکسیدرمی
شاید شبا که میخوابیم یه عده از یه سیاره ی دیگه میان و ما رو با خودشون میبرن ، جمجمه مون رو اره
میکنن و با انبر بازش میکنن ، هرچی رگ انسانیت و خون نوع دوستی و وطن پرستی و بخشندگی و
نیت های پاک و اندیشه های مثبت هست رو خالی میکنن و بجاش خودخواهی و تنفر و تکبر و نارفیقی و
اعتیاد به لایک کردن درد ، زخم ، فریاد مردم و کاه و پهن و کوفت و آشغال پر میکنن !
غیر از این چه دلیل دیگه ای واسه این همه گند و کثافت میتونه وجود داشته باشه ؟!
دانه های ریز حرف
پا شو ، بیا
اما نه ، کافی نیست
دل شو ، دوستم بدار ...
.............................................
این روز ها همچنان چشم ها را باید شست
اما با وایتکس !
حتی با سیم ظرفشویی !!!
..................................
یک نفر رفته
ولی هیچ اخباری از این جنگ نمیگوید
یا از آمار تلفاتش
یک نفر مرده...
..................................
مهم نیست واسه بقیه چقدر گرون تموم میشه
شما فقط تا میتونیـــــد حرف مفت بزنید !
بی حال ، بی روح ، بی رمق
آسمان زندگیم بی تو "سه تا رِ" کم دارد !
......................................
آینه ها را کنار بگذار
بیا و خودت را توی خواب های من ببین ...
........................................
چهار شانه ، آرام ، صبور ، نرم خو ، تکیه گاه و ...
شاید به همین دلایل ، خیلی از آدمها در مواقعی ، به چشم معشوقه ی خود میبینند
بالش ها را !!!
....................................
شنیده ام آن قدیم ها
عشق برو ، بیا داشت
نه مثل حالا ؛
که چشمت به در خشک میماند ...
.....................................
از تمام دنیا دور تو را اگر فقط میله بکشند
باز من زندانی میشوم ، نه تو
........................................
اصولا "پهلوانان نمیمیرند"...
پهلوان ها و قهرمان ها و چهره های ماندگار ادب و هنر مون رو میکشیم بعد براشون هی دم به دقیقه یادبود بگیریم !
...................................
گرونی بود ، آدم آهنی نون نداشت . شده بود "آدم آهی" ...
از وبلاگ دانه ها ریز حرف ... خیلی خوشم اومد .. ممنون از نویستده اش ... که نمیدونم کیه ...ببخشید ..
قصه ی خواب قلب های خسته ی دور تند
"آخرین پناه رگی ... "
از زبان تیغ کند !
انگار همه داوینچی و دردی که میکشیم ؛
قهقه ی سلیطه ایست ،
منزجر کننده ،
به نام ژکوند ...
ما که گذشت ، پیر شدیم ، پوسید مینای فکرمون !!!
اما شاید نسل بعدی بتونه چیزی با مکانیزم خلال یا نخ دندون برای مغز انسان اختراع کنه !
..............................................
عجب گوش شنوایی دارد کاغذ
برای فریاد ها و نگفته های قلم ...